loading...
مجله خبری زن فارس
زن فارس بازدید : 93 پنجشنبه 21 بهمن 1395 نظرات (0)

در فضای مجازی او را پیدا کردم. یک دل نه، صد دل عاشق و دل‌باخته‌اش شده‌بودم. برایم آن‌قدر عزیز بود که دربرابر خانواده‌ام ایستادم و احترامشان را زیر پا گذاشتم. پدر و مادرم مخالف ازدواج ما بودند، ولی با تهدیدهای جدی، آن‌ها را در شرایطی قرار دادم که از ترس آبرویشان کوتاه آمدند.

مراسم ازدواج ما برگزار شد و با عروس رویاهایم پا به خانه‌ای گذاشتیم که قرار بود کاشانه عشق و عاشقی‌مان بشود.

در کنار او احساس خوشبختی می‌کردم، اما خیلی زود سرم به سنگ زمانه خورد و احساس عشق و علاقه‌ام به نفرت و بدبینی شدید تبدیل شد.

همسرم فقط و فقط درگیر گوشی تلفن همراهش بود‌. چند سیم‌کارت مخفیانه داشت و رفتارش عادی به نظر نمی‌رسید. تازه فهمیدم با دو پسر جوان رابطه مخفیانه دارد. بیدارخوابی‌هایش تا نیمه‌های شب و کوچه‌گردی‌هایش تا نصف روز و شلخته‌بازی‌هایش اعصابم را خط‌خطی می‌کرد. چه می‌توانستم بگویم؟ این زن انتخاب خودم بود. راه می‌رفتم و خودم را نفرین می‌کردم. به خاطر تیپ و قیافه زننده‌ای که برای خودش درست می‌کرد خجالت می‌کشیدم با او بیرون بروم. چندبار تصمیم گرفتم با مذاکره و گفتگو مشکل را حل کنم. فایده‌ای نداشت و اصلا به حرف‌هایم گوش نمی‌کرد. برای خودم واقعا متاسفم. هنوز شش ماه از ازدواجمان نگذشته و ما این‌قدر مشکل پیدا کرده‌ایم. نمی‌خواهم به زندگی با زنی ادامه بدهم که به من خیانت Cheat می‌کند. کارمان به کلانتری٢۶ کشید. خودکرده را تدبیر نیست. با غرور و ندانم‌کاری، سرنوشتم را تباه کردم.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 9784
  • کل نظرات : 373
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 219
  • آی پی امروز : 99
  • آی پی دیروز : 88
  • بازدید امروز : 410
  • باردید دیروز : 322
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 1,588
  • بازدید ماه : 3,532
  • بازدید سال : 38,386
  • بازدید کلی : 15,343,733