loading...
مجله خبری زن فارس
زن فارس بازدید : 255 چهارشنبه 12 مهر 1391 نظرات (0)

برخي از مديران معتقدند كه معذرت‌خواهي نشانه ضعف است و آنان را از چشم كارمندان مي‌اندازد.


در حقيقت عكس اين امر صادق است. جسمامين ويست، نويسنده مي‌گويند: «بخشش اشتباهات ديگران راحت است، اگر آنان شاهد اشتباه شما باشند تحمل آن برايتان مشكل است.»
 

مديراني كه مرتكب اشتباه مي‌شوند و معذرت‌خواهي نمي‌كنند، از ارزش‌شان نزد كارمندان كاسته مي‌شود. كارمندان مي‌دانند كه هيچ‌كس كامل نيست و براي مديراني كه اين امر را نمي‌پذيرند، احترامي قائل نمي‌شوند. مديري كه اشتباه مي‌كند و آن را نمي‌پذيرد، نادان است يا ترسو؟ كارمندي در پاسخ به اين سؤال مي‌گويد: «شك دارم، مدير اشتباهش را بپذيرد، براي كسي كه براي شما ارزش قائل نيست، خيلي سخت است احترام قائل شويد.» البته منظورم اين نيست كه به گناهان خود اعتراف كنيد، بلكه اشتباه خود را بپذيريد و صادقانه معذرت‌خواهي كنيد.
 
 
بپذيريد كامل نيستيد
شما مدير هستيد ولي دليل نمي‌شود كه جايزالخطا نباشيد. در حقيقت در مقام مدير ممكن است بيش از ديگران اشتباه كنيد. اشتباه كردن طبيعي است، حالا احساس بهتري نداريد؟
 
 
اشتباه‌تان را بپذيريد
هيچ اشتباهي بدتر از آن نيست كه مرتكب اشتباه شويد ولي تظاهر كنيد هيچ اتفاقي نيفتاده است. آن را بپذيريد و صادقانه معذرت‌خواهي كنيد.
 
 
منتظر نباشيد از شما بخواهند معذرت‌خواهي كنيد.
گاهي اشتباه مي‌كنيد ولي متوجه نمي‌شويد و ديگران به شما گوشزد مي‌كنند. با حسن‌نيت عذرخواهي كنيد. ولي گاهي از اشتباه خود اطلاع داريد، اجازه ندهيد ديگران از شما درخواست كنند معذرت‌خواهي كنيد.
 
 
واقع‌بين باشيد
شما مدير و الگوي كارمندان هستيد و رفتارتان سرمشق آنان است. حتي براي برخي مسائل و اشتباهات كه تقصير شما نيست، معذرت‌خواهي كنيد. براي مثال اگر همكاران ديگر با خشونت با كارمندتان رفتار كرده‌اند، در مقام مدير شركت از او معذرت‌خواهي كنيد و بگوييد «متاسفم كه در اين شركت چنين مسائلي پيش آمده است.»
اگر نسبت به چنين مسائلي حساس باشيد، كارمندان احساس مي‌كنند شما از آنان در موارد ضروري حمايت مي‌كنيد.
 
 
سرزنش نكنيد
سرزنش‌كردن بسيار اشتباه است. تنها نتيجه آن ترس از اشتباه مجدد است. كسي را سرزنش نكنيد در عوض اشتباهات را فرصتي براي يادگيري بدانيد.
 
 
با خود صادق باشيد
وقتي اشتباه مي‌كنيد از خود بپرسيد «در آن اشتباه چه نقشي داشته‌ايد؟»
شايد شما مقصر نبوديد. اين امر تمرين خوبي است تا با خود صادق باشيد. در صورت بروز اشتباه آن را بپذيريد.
 
 
خود را به دردسر نيندازيد.
براي اشتباهات خود معذرت‌خواهي كنيد ولي هرگز قول ندهيد آن را تكرار نمي‌كنيد. هرگز نگوييد «ديگر تكرار نمي‌شود». زيرا با وجود تلاش زياد، زندگي غيرقابل پيش‌بيني است.

مثال 1:كارمندان 2 ساعت قبل از بازشدن فروشگاه، كار را آغاز و فروشگاه را تميز و جنس‌ها را جابجا كردند و بر آن برچسب قيمت زدند.
يك روز صبح، اجناس جديد آمد و مرتب كردن آن بسيار وقت‌گير بود. كار وقتي سخت‌تر شد كه مدير از آنان درخواست كرد تا در همان زمان در جلسه شركت كنند. يكي از كارمندان وضعيت را توضيح داد و گفت اگر در جلسه حاضر شوند، نمي‌توانند فروشگاه را به موقع باز كنند. چند دقيقه پس از پايان جلسه مدير آمد و پرسيد فروشگاه كي باز مي‌شود؟

كارمندان به او اطمينان دادند كه حداكثر تلاش خود را مي‌كنند تا فروشگاه زودتر باز شود. او دوباره چند دقيقه بعد بازگشت و سؤال خود را مجددا مطرح كرد. بار سوم جنس‌ها را از سر راه برداشت و فروشگاه را باز كرد. سپس يكي از كارمندان نزد او رفت و گفت ما قبلا در مورد ساعت باز شدن فروشگاه با هم صحبت كرديم و قرار شد آن را ديرتر باز كنيم. اگر اينجا بايستيد و كاري انجام ندهيد و مرتب بگوييد فروشگاه چه ساعتي باز مي‌شود، هيچ كمكي به ما نمي‌شود. من پيشنهاد مي‌كنم كه به ما كمك كنيد يا حداقل كسي را براي كمك به ما بفرستيد. او به كارمند نگاه كرد و پيشنهاد او را پذيرفت. او گفت كارمان آن‌قدر سازمان‌يافته و مرتب بود كه فكر نمي‌كرد به كمك او نيازي باشد. سپس معذرت‌خواهي كرد. عذرخواهي او ما را آرام كرد. در غير اين صورت تمام روز همه ناراحت و عصبي بوديم.

مثال 2:جلسه ماهانه مديران كارخانه بود. مطابق معمول دستورجلسه طولاني بود. در زمان طرح مشاغل جديد، مدير جديدي نظراتش را براي ارتقاي‌كارمندان مطرح كرد. او هرگز انتظار واكنش شديد را نداشت، مدير جلسه عصباني شد و بر سر او فرياد زد و بر ميز كوبيد و گفت: « او به خوبي مي‌داند كه چگونه مديران ارتقا يابند و نيازي نيست كه اين مدير تازه‌وارد آن را گوشزد كند.» مدير جوان به آرامي گفت: «البته منظورم تحميل عقايد نيست.» اما مدير فرياد بلندتري بر سر او كشيد. همه مديران جلسه متعجب و ناراحت شدند. مدير جوان گفت: رفتار مدير جلسه خيلي بد بود و به من بي‌احترامي كرد. او طرح مرا براي ارتقاي كارمندان اجرا كرد، ولي اصلا از من معذرت‌خواهي نكرد. احساس كردم او براي‌ ما ارزش قائل نيست. او و مدير ديگري آن جلسه را نقطه عطفي در تصميم‌گيري خود براي ترك آن كارخانه مي‌دانند.نتيجه؛ اگر اشتباه مي‌كنيد، به آن توجه كنيد و معذرت‌خواهي كنيد.
 
نويسندگان: آلن لويز، آلن رزنر

منبع:موفقان
زن فارس بازدید : 379 پنجشنبه 30 شهریور 1391 نظرات (0)

هنگامی که کسب و کاری را راه می اندازید، آخرین چیزی که می خواهید در موردش فکر کنید، شکست است اما اگر اصلی ترین دلایلی را که باعث ناکامی کسب و کارها می شوند بدانید، بهتر می توانید از شکست اجتناب بورزید.

۶ دلیل زیر، اصلی ترین عواملی هستند که خیلی زود یک کسب و کار را به روزهای پایانی می رسانند.

1 - شروع کسب و کار به دلایلی اشتباه
تنها دلیل شما از راه اندازی کسب و کار این است که پول زیادی به دست آوردید؟ 
یا اینکه گمان می کنید که داشتن کسب و کار شخصی باعث می شود تا بتوانید وقت بیشتری را در کنار خانواده باشید؟ 
یا اینکه مجبور نخواهید بود دیگر به کسی پاسخگو باشید؟ 
اگر دلیل شما از راه اندازی کسب و کار در فهرست بالا قرار دارد، بهتر است در تصمیم خود تجدید نظر کنید. 
از طرف دیگر اگر کسب و کاری را با یکی از اهداف زیر آغاز کنید، احتمال موفقیت شما افزایش می یابد:
_ عاشق کاری هستید که قرار است انجام دهید و از آن لذت می برید و به شدت معتقدید ( بر پایه مطالعه و تحقیق ) که کالا یا خدمتی که قرار است عرضه کنید می تواند یک نیاز واقعی را در بازار، برطرف کند.

_ به لحاظ فیزیکی و البته ذهنی آمادگی مواجه شدن با چالش های پیش رو را دارید و در مقابل چند شکست کوچک، کمر خم نخواهید کرد.

_ انگیزه، اراده، صبر و نگرش مثبت مورد نیاز برای راه اندازی کسب و کار را دارید و معمولا زمانی که دیگران دست از تلاش برمی دارند، شما همچنان مصمم ادامه می دهید.

_ از شکست ها درس می آموزید و از آنها برای موفقیت های آینده بهره می برید. فراموش نکنید که بیشتر موفقیت های کارآفرینان بر پایه شکست های گذشته بنا نهاده شده است.

_ فرد مستقلی هستید و به اندازه کافی از مسوولیت پذیری برخوردارید. همچنین می توانید برای مشکلات راه حل های خلاقانه و هوشمندانه بیابید، به خصوص زمانی که با محدودیت زمانی مواجهید.

_ همنوعان خود را دوست دارید و این را با صداقت نشان می دهید. از توانایی تعامل با دیگران برخوردارید و می توانید با انواع مختلفی از شخصیت ها کنار بیایید.

2 - مدیریت ضعیف
بیشتر گزارش ها در مورد کسب و کارهایی که تعطیل شده اند به ضعف مدیریتی اشاره دارند. بیشتر افرادی که کسب و کاری را راه می اندازند از دانش مدیریتی و مالی مربوط به شغل خود برخوردار نیستند. آنها استراتژی مشخصی برای خرید و فروش ندارند و همچنین در مورد استخدام و مدیریت نیروی کار نیز اطلاع اندکی دارند. در این شرایط اگر به ضعف های خود پی برده و از دیگران یاری بطلبند، ممکن است اوضاع بهتر شود. در غیر این صورت بحران ها از راه خواهند رسید.

بی توجهی به کسب و کار نیز می تواند به زمین خوردن آن منجر شود. منظور از توجه، مطالعه و برنامه ریزی است و همچنین تحقیق در مورد بازار و رفتار رقبا. داده های مربوط به مصرف کنندگان باید به طور دائم مورد بررسی و تحلیل قرار گیرند.
همچنین یک مدیر موفق، رهبر خوبی نیز محسوب می شود که بهره وری را مورد ستایش قرار می دهد. او افراد شایسته را استخدام می کند و آنها را آموزش می دهد تا پیشرفت کنند. همچنین یک رهبر خوب، توانایی استراتژیک اندیشیدن را دارد، او چشم اندازهای خود را به واقعیت تبدیل می کند، از توان مواجه شدن با تغییرات برخوردار است و احتمالات ممکن برای آینده را در نظر می گیرد.

3 - سرمایه ناکافی
یک اشتباه مهلک که اغلب رخ می دهد این است که یک کسب و کار سرمایه کافی را به فعالیت های خود اختصاص نمی دهد. در واقع دلیل این اشتباه، دست کم گرفتن هزینه های پیش روست. بسیاری از افراد هنگامی که می خواهند کسب و کاری را راه بیندازند تنها به هزینه های راه اندازی توجه دارند و از هزینه های ادامه کار غافل می شوند. در حالی که بهتر است بدانید که سرمایه لازم برای ۱ تا ۲ سال را نیز باید کنار بگذارید. به این معنی که سرمایه کافی برای پوشش همه هزینه های این مدت را کنار بگذارید تا زمانی فرا برسد که فروش شما تا حدی افزایش بیابد که هزینه ها را جبران کند. به همین خاطر سعی کنید تا برآونرد درستی از هزینه های پیش رو داشته باشید.

4 - موقعیت، موقعیت، موقعیت
استادان دانشگاه حق دارند که همواره بر نقش موقعیت مکانی کسب و کار برای موفقیت در آن تاکید می کنند. انتخاب موقعیت مکانی اشتباه مانند پذیرش شکست از همان روز نخست است. به همین خاطر وقتی می خواهید مکان راه اندازی کسب و کار را بیابید، موارد زیر را حتما در نظر بگیرید:
_ جایی که مشتری های شما هستند.
_ ترافیک، سهولت دسترسی، جای پارک و روشنایی
_ موقعیت مکانی رقبا
_ شرایط و ایمنی ساختمان
_ مشوق های محلی برای کسب و کارها (حتما سری به شهرداری محل بزنید)
_ تاریخچه محل

5 - کمبود برنامه ریزی
تقریبا هر فرد موفقی می داند که بدون برنامه ریزی، تلاش و دقت، موفقیتی حاصل نمی شود. این قانون در مورد صاحبان کسب و کار نیز صادق است. برنامه ریزی ها باید دقیق باشد و بر پایه واقعیت ها بنا نهاده شده باشد و بهتر است موارد زیر نیز در آنها گنجانده شود:
_ شرحی از کسب و کار، چشم اندازها، اهداف و کلیدهای لازم برای موفقیت
_ نیروی کار مورد نیاز
_ مشکلات بالقوه و راه حل های آنها
_ مسائل مالی مانند سرمایه مورد نیاز و وضعیت نقدینگی
_ تحلیل رقبا
_ بازاریابی، تبلیغ و برنامه های فروش
_ بودجه بندی و مدیریت رشد بنگاه

6 - گسترش بیش از حد
برخی مواقع موفقیت های اولیه باعث می شود تا صاحب کسب و کار نسبت به میزان گسترش بنگاه گمراه شود و در نتیجه نخستین گام ها را برای به نابودی کشاندن کسب و کار بردارد. هرگز نباید اهمیت رشد آهسته و پیوسته را نادیده گرفت. باید ابتدا امکانات لازم برای گسترش را مهیا کرد و درباره آن اندیشید و سپس اقدام کرد. در غیر این صورت گسترش زودهنگام و عجولانه ممکن است به شکست کامل بینجامد.

منبع : aftabir.com
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 9784
  • کل نظرات : 373
  • افراد آنلاین : 214
  • تعداد اعضا : 219
  • آی پی امروز : 286
  • آی پی دیروز : 71
  • بازدید امروز : 586
  • باردید دیروز : 136
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2,184
  • بازدید ماه : 5,268
  • بازدید سال : 49,417
  • بازدید کلی : 15,354,764