مردی که خواستگار همسرش را در نزاعی خیابانی به قتل رسانده بود بعد از یک سال فرار سرانجام دستگیر شد و به ارتکاب قتل اقرار کرد.
به
گزارش شرق مرکز فوریتهای پلیسی تهران ساعت 10:30 روز 27مرداد سال گذشته
به ماموران خبر داد در خیابان مالک اشتر نزاعی خونین رخ داده است. ماموران
وقتی به محل حادثه رفتند، فهمیدند مردی 36ساله به نام کاوه با فردی
46ساله به نام سعید درگیر شده و به علت اصابت ضربات چاقو به قتل رسیده و
متهم نیز گریخته است. کارآگاهان جنایی وقتی پیگیری این پرونده را آغاز
کردند متوجه شدند سعید به همراه همسرش به نام حبیبه و برای درمان ناراحتی
قلبی زن جوان از محل سکونتشان در شمال کشور به تهران آمده و به بیمارستان
میلاد رفته بودند اما پس از انجام اقدامات درمانی زمانی که قصد داشتند
مجددا به شهرستان بازگردند، سعید مقابل منزل پدرزنش با مقتول درگیر شد و
چندین ضربه چاقو به سینه و قفسه سینه او وارد کرد.
در تحقیقات
صورتگرفته برای مشخص شدن انگیزه جنایت معلوم شد چند سال پیش پسر 20ساله
سعید به نام احسان به تهران مهاجرت کرده و به عنوان شاگرد در مغازه کاوه
مشغول به کار شده اما پس از گذشت مدتی، به مصرف موادمخدر اعتیاد پیدا کرده.
همین موضوع باعث شده بود کاوه، به بهانه اطلاع دادن موضوع اعتیاد احسان،
با اعضای خانواده وی ارتباط و تماس پیدا کند. سعید وقتی فهمید کاوه با
همسرش در ارتباط است به موضوع مشکوک شد و اختلاف شدیدی میان او و حبیبه
ایجاد و باعث شد آن دو پس از شدت گرفتن اختلافات، تصمیم به متارکه بگیرند
اما قبل از طلاق رسمی مدتی را جدا از هم زندگی کردند. پس از این اتفاق کاوه
تصمیم گرفت بعد از جدایی حبیبه با این زن ازدواج کند اما بعد از مدتی سعید
و همسرش به این دلیل که دو دختر و یک پسرشان در طول مدت اختلاف در منازل
بستگان زندگی میکردند و اوضاع آشفتهای داشتند از طلاق منصرف شدند و به
زندگی مشترک خود ادامه دادند. در این مدت احسان نیز اعتیادش را ترک کرد.
سعید و خانوادهاش برای فراموش کردن بحران پیشآمده تصمیم به مهاجرت گرفتند
و ساری را برای ادامه زندگی انتخاب کردند. پس از گذشت مدتی به علت تشدید
ناراحتی قلبی حبیبه، این زوج به تهران آمدند و زن جوان در بیمارستان میلاد
تحت درمان قرار گرفت.
پلیس در جریان تحقیقات فهمید روز حادثه پس
از بازگشت این زوج از بیمارستان سعید همسرش را به خانه پدرزنش برد و در
آنجا کاوه را دید و با وی درگیر شد. در شرایطی که متهم پس از ارتکاب جنایت
از تهران متواری شده و اعضای خانوادهاش نیز منکر داشتن هرگونه اطلاعی از
وی بودند، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند سعید به دفعات مخفیگاه خود را در
شهرهای مختلف کشور تغییر داده و طی این مدت در شهرهای ساری، تهران، میانه،
اردبیل و... زندگی مخفیانه داشته است.
سرانجام کارآگاهان در ساعت
12روز دوشنبه هفته جاری موفق به دستگیری این مرد در میدان آریاشهر تهران
شدند و با انتقال متهم به اداره دهم پلیس آگاهی وی صراحتا به ارتکاب جنایت
اعتراف کرد. سعید درباره روز حادثه گفت: «پس از بازگشت از بیمارستان، مجددا
نزد پدرزنم رفتم تا پس از برداشتن وسایل همراه حبیبه به شهرستان بازگردیم؛
در حالیکه همسرم به داخل منزل پدرش رفته بود، من نیز با پیدا کردن محلی
برای پارک خودرو به سمت در منزل پدرزنم راه افتادم اما به علت خراب بودن
آیفون منتظر ماندم تا همسرم در را باز کند. در حالیکه منتظر ایستاده بودم،
ناگهان سایهای را در پشت سر خود احساس کردم و کاوه را دیدم که قصد داشت
با یک چوب دستی مرا کتک بزند. در حالیکه با کاوه درگیر شده بودم، توانستم
در یک لحظه چوب را از دست او خارج کنم اما وی ناگهان چاقویی را از کمرش
بیرون آورد و به سمت من آمد. مجددا توانستم در فرصتی مناسب چاقو را از او
بگیرم. اینبار درحالیکه چوب دستی به دست کاوه افتاده بود، با چاقو چندین
ضربه به سینه و شکم وی زدم و همزمان با حضور همسرم در مقابل در منزل، چاقو
را زمین انداختم و به سرعت از محل متواری شدم.»
بنا بر این گزارش متهم در حال حاضر در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد.
منبع: تابناک
پرونده مردی که متهم است بعد از برقراری رابطه با زنی متاهل از او فیلمبرداری و اخاذی کرده است به دادگاه ارسال شد.
چندی
قبل مردی به پلیس آگاهی شیراز رفت و طی شکایتی به ماموران گفت: «مدتی است
مردی مزاحم همسرم مهسا میشود و قصد دارد از او اخاذی کند برای همین تصمیم
گرفتم از وی شکایت کنم.»
این مرد توضیح داد:
«مدتی قبل وقتی متوجه پریشانی همسرم شدم علتش را از او پرسیدم و وی هم
ماجرای مزاحم ناشناس را تعریف کرد. همسرم چندی پیش گوشی موبایلش را در
تاکسی جا گذاشت و احتمال میدهم آن مرد از داخل گوشی عکسهایی را از همسرم
به دست آورده و میخواهد با استفاده از همانها اخاذی کند.
من
اوایل به مهسا توصیه میکردم به تهدیدهای فرد ناشناس اهمیت ندهد و موضوع
را جدی نگیرد اما آن غریبه دستبردار نیست و خیال ندارد به مزاحمتهایش
پایان بدهد.» ماموران وقتی تحقیقاتشان را در این رابطه آغاز کردند متوجه
شدند ماجرا به چند عکس محدود نمیشود و متهم از زن جوان فیلمی غیراخلاقی در
اختیار دارد و حتی یک نمونه از آن را برای مهسا ارسال کرده است.
افشای
این موضوع سبب شد مهسا تحت بازجویی قرار بگیرد و کارآگاهان با توجه به
اطلاعاتی که وی ارایه داد توانستند مرد اخاذ را که میثم نام دارد به دام
بیندازند. میثم در بازجوییها به جرمش اقرار کرد و گفت: «پنج سال قبل به
طور اتفاقی با مهسا آشنا شدم.
او به من گفت مجرد
است. از آن به بعد با هم رابطه دوستانه داشتیم و او چند مرتبهای نیز به
خانهام آمد. بعد از مدتی این فکر به سرم زد که از رابطهام با مهسا
فیلمبرداری و به این ترتیب از او اخاذی کنم.
برای
همین در خانهام دوربین مداربسته کار گذاشتم. روزی که به صورت مخفیانه
فیلمبرداری میکردم مهسا متوجه موضوع شد اما حرفی نزد.»متهم در ادامه
اعترافاتش گفت: «چندی قبل مهسا به رابطهاش با من پایان داد. همان موقع بود
که فهمیدم او متاهل است و به این نتیجه رسیدم که وقت اجرای نقشهام
فرارسیده به همین دلیل از آن فیلم یک نمونه را برای مهسا فرستادم و گفتم
اگر پول ندهد فیلم را تکثیر میکنم و همهچیز را با شوهرش درمیان
میگذارم.
با تهدیدهایی که انجام دادم، توانستم
او را تسلیم کنم و چندمیلیون تومانی به جیب بزنم اما این مبلغ برایم کافی
نبود و تصور میکردم مهسا برای حفظ آبرویش بازهم راضی میشود به من باج
بدهد به همین دلیل به تهدیدهایم ادامه دادم.
»ماموران
بعد از ثبت اعترافات این متهم بار دیگر به بازجویی از مهسا پرداختند. او
به داشتن رابطه با میثم اعتراف کرد اما گفت: «من از موضوع دوربین مداربسته و
فیلمبرداری بیاطلاع بودم.»ب
اکنون با تکمیل تحقیقات مقدماتی پرونده برای رسیدگی در اختیار قضات دادگاه قرار گرفته است و متهم بهزودی محاکمه خواهد شد.
شرق
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت