loading...
مجله خبری زن فارس
زن فارس بازدید : 338 پنجشنبه 13 مهر 1391 نظرات (0)

مجمع جهاني اقتصاد در تازه‌ترين گزارش خود سن اميد به زندگي را در ايران معادل 72 سال و هشت ماه اعلام كرد.


 در رده‌بندي اعلام شده از سوي مجمع جهاني اقتصاد بيشترين سن اميد به زندگي در كشورهاي جهان مربوط به ژاپن و هنگ‌كنگ با 82 سال و 9 ماه و سوئيس با 82 سال و دو ماه است.

كمترين سن اميد به زندگي نيز مربوط به دو كشور آفريقايي لسوتو و سيرالئون در آفريقا به ميزان 47 سال و چهار ماه است.

ايران از نظر شاخص سن اميد به زندگي بالاتر از كشورهايي مانند لبنان، پاراگوئه، مراكش، السالوادور، گوآتمالا، آذربايجان، اوكراين، روسيه، فيليپين و هند قرار گرفته است.

خبرگزاری ایسنا
زن فارس بازدید : 363 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

استرس دارید؟ احساس می کنید کارهای عقب مانده زیادی دارید؟ دلتان می خواهد برای پیدا کردن آرامش به جزیره ای دور افتاده فرار کنید؟

مدیتیشن تکنیکهای ساده ای را به ما می آموزد که می تواند شرایط سخت را به اوقات خوش و مفرحی تبدیل کند. درادامه مطلب برخی راههای ساده برای یافتن آرامش در زندگی را به شما پیشنهاد می کنیم:

1 - تمرین تنفس
شما می توانید این تمرین را هرجایی انجام دهید، حتی زمان هایی که در ترافیک گیر کرده اید. هنگام دم، در ذهن خود بگویید آی، و هنگام بازدم بگویید اَم.
 به نحوه تنفس خود توجه کنید. هوایی که در ریه ها و قفسه سینه تان جا به جا می شود را تجسم کنید. تمرین تنفس به شما کمک می کند بر روی توانایی های خود کنترل داشته باشید و افکار خودتان را با شغل و درآمد و ظاهر خود محدود نکنید.

2 - تماشای فیلم و گوش کردن موسیقی آرامش بخش
هرگز قدرت زبان بصری را، که ناخود آگاه، احساس شادی و آرامش در شما ایجاد می کند، دست کم نگیرید. در سایت های به اشتراک گذاری ویدئو، ویدیو های فراوانی از صدای امواج دریا، صدای باران، تصاویر مراتع پر از گل و دیگر تصاویر آرامش بخشی که باعث آرامش روح شما می شوند موجود است.کتابخانه ای از تصاویری که باعث تسکین روحتان می گردد ایجاد کنید.

3 - این سه کار را انجام ندهید
از خود انتقاد بی جا نکنید، خود را محکوم نکنید و از خود گله و شکایت نکنید. گاهی اوقات انتقادهای نا به جایی که از خود می کنیم، باعث می شود که دیدمان نسبت به دنیا عوض شود و در نحوه ارتباطمان با دیگران تاثیرات منفی به همراه داشته باشد.
یک ساعت این تمرین را انجام دهید و یا برای گرفتن جواب بهتر، یک روز آن را ادامه دهید.

4 - مدیتیشن را فراموش نکنید
مدیتیشن یکی از بهترین مهارت هایی است که توسط آن می توانید شادی و سلامت درازمدت خود را تضمین کنید. افرادی که به طور منظم مدیتیشن می کنند، نسبت به دیگران شادتر و سالمتر هستند و عمر طولانی تری خواهند داشت، زیرا خود را برای فراز و نشیب های زندگی مجهز کرده اند.
اگر نمی دانید چگونه باید شروع کنید؟ شاید اینجا راهنمایی های خوبی برای شما وجود داشته باشد.

5 - افکارتان را به اهدافتان تبدیل کنید
همه اعمال ما آگاهانه یا ناآگاهانه با قصد و نیت قبلی انجام می گیرند. پس چرا آگاهانه نیت خودمان را برای رسیدن به اهداف مثبت تر و شادتر هموار نکنیم؟
چه اهداف کلی ( بطور مثال :هدف من اینست که دنیا را تغییر بدهم ) چه اهداف خاص و جزیی ( هدف من اینست که قبل از شام به کلاس ورزش بروم ) را روی کاغذ بنویسید. با مشخص کردن و نوشتن اهداف خود زندگی شاد و سازنده ای را برای خود رقم می زنید.

منبع : aftabir.com
زن فارس بازدید : 516 شنبه 28 مرداد 1391 نظرات (0)
یک روز از یک زوج خوشبخت سوال کردم
دلیل موفقیت شما در چیست ؟ چرا هیچ وقت با هم دعوا نمی‌کنید؟
آقاهه پاسخ داد: من و خانمم از روز اول حد و حدود خودمان را مشخص کردیم
قرار شد خانم بنده فقط در مورد مسائل جزئی حق اظهار نظر داشته باشه و من هم به عنوان یک آقا در مورد مسائل کلی نظر بدهم!
گفتم: آفرین! زنده‌باد ! تو آبروی همه‌ی مردها را خریده‌ای ! من بهت افتخار می‌کنم.
حالا این مسائل جزئی که خانمت در مورد اونها حق اظهارنظر داره، چیه ؟
آقاهه گفت: مسائل بی‌اهمیتی مثل این که ما با کی رفت ‌و‌ آمد کنیم، چند تا بچه داشته باشیم، کجا زندگی کنیم، کی خانه بخریم، ماشین‌مان چه باشد، چی بخوریم، چی بپوشیم و ...
گفتم: پس اون مسائل کلی و مهم که تو در موردش نظر می‌دی، چیه ؟
آقاهه گفت: من در مورد مسائل بحران خاور میانه، نوسانات دلار، قیمت نفت و اوضاع جاری مملکت نظر می‌دهم.

منبع:pcparsi.com
زن فارس بازدید : 413 پنجشنبه 26 مرداد 1391 نظرات (0)

اما چشم لایه‌های ظریف دارد، گاه تا عمق زندگی آدم پایین می‌رود، می‌سوزاند حسابی، دل را می گویم! همین چند شب پیش که فخری همراه همسرش از شب‌نشینی بازگشته بودند، پایش را سخت در لنگه کفشی کرده بود که پرده‌ها با مبلمان ست نیست، شاسی ماشینمان کوتاه است و... اصلا این خانه و زندگی از مد افتاده است، این هم شد زندگی! بحث بود تا نیمه‌های شب... نه این‌که تنها فخری چشم و همچشمی کند، سیاوش همسرش هم برای خود چشمی دارد میان چشم‌ها... از قصه این دو بگذریم، داستانی است تکراری و بی‌پایان.


اما آتش این چشم دیرزمانی است بر زندگیمان افتاده، گرچه حالا شعله‌اش تندتر شده است، اما قدیم‌ها هم بود، البته کمتر. یادتان می‌آید همین باباطاهر عریان خودمان طاقت از کف داد و فریاد برآورد: «زدست دیده و دل هر دو فریاد / که هرچه دیده بیند دل کند یاد»

چشم و همچشمی نه‌تنها کانون خانواده‌ها را، بلکه بسیاری از عرصه‌های عمومی دیگر همچون ورزش، سیاست، سینما، فرهنگ و حوزه‌های دیگر را هم دربر گرفته است تا کجا این چشم پیش می‌رود، نفوذ می‌کند و... سخت نگیرید. می‌توان زندگی را جور دیگر هم دید.

رویای خانه‌های بزرگ و ماشین شاسی بلند

بچه بودیم نخی می‌بستیم به ماشین پلاستیکی و آن را می‌کشیدیم به جاده رویایی بزرگسالی، شیرین بود خیلی. بزرگ كه شدیم همان بازی را به صورت واقعی تکرار کردیم.
نشستیم پشت فرمان، شیرین نبود اما! دوست داشتیم به چشم بیاییم، جوری که دیگران از شاسی بلند ماشینمان انگشت به دهان بمانند و از رنگ آن چشمانشان خیره بماند.
ناچار و بی‌پول که نباشید دیگر پیکان و پراید سوار نخواهید شد. مگر می‌شود جناب باجناق ماشینش مدل 2013 یعنی سال آینده را اکنون سوار شود، ولی ما دل خوش کنیم به مدل‌های دهه 70 و 80. باورتان نمی‌شود؟ کافی است سری به نمایشگاه‌های خودرو در خیابان شریعتی و بالای شهر بزنید تا ماشین‌هایی را با برچسب مدل 2013 ببینید! فروشندگان خوب می‌دانند چگونه در این سال خشکسالی تور خود را پهن کنند، آنها همیشه ماهی‌های خود را صید خواهند کرد.


خانه‌ها که باید مامنی برای آرامش آدمی باشد، خود حدیثی است که دل را پر خون می‌کند. خانه‌تان کجاست؟ چند سال ساخت؟ متراژ چند؟ طبقه چندم؟ کف و سرویس و... تمامی ندارد که. می‌توان به زندگی روزگار خویش نگاه کرد و این قصه را همچنان ادامه داد.

نه این‌که داشتن خانه‌های بزرگ ویلایی و خودروهای شاسی‌بلند بد باشند، اما این همه بیش از آن‌که در خدمت یا برای استفاده و لذت بردن از آن باشند برای پر کردن دیدگان دیگران است.
در این میان هم اقشاری متوسط همچون کارمند که همیشه دفترچه‌های قسط خوره روحشان شده است، نگران مد فردایند که مبادا روزگار برود و از قافله بازمانند و لحظه‌ها را دریابید.

غذا را در چه رستورانی باید خورد؟

شما در کدام رستوران غذا میل می‌کنید؟ اصلا هم یک مساله خصوصی نیست! چون باید به هر نوعی در لابه‌لای حرف‌ها آگاهانه و با زیرکی نام رستوران و نوع غذا را ذکر کنید، مثلا «دیشب با حسن‌آقا به یاد قدیم رفتیم همون رستوران پاتوق همیشگیمون تو خیابون فرشته...»، حتی می‌شود تولد همسر گرامی خود را بهانه قرار دهید و دوستانتان را به یک رستوران مشهور دعوت کنید.
همین که به طرف، آدرس بالای ونک را می‌دهید کلی لذت دارد، حتی چنین لحظاتی خیلی بهتر از خود رستوران است.

به اسامی این غذاها دقت کنید؛ گریل، مرغ تونالدو، پاستا آلا کاربونارا، کالا ماریس سوخاری، ماتن بریانی، سیزلر، فاهیتا استیک، سالاد میمونزا با سس مخصوص، فوسیلی و... دیدید چقدر کلاس دارد! مطمئن باشید مهمانانتان هم ذوق‌زده خواهند شد.

و اما بخوانید ابتکار یک رستوران خارجی برای کاهش چشم و همچشمی را؛ خوردن غذای کامل در این رستوران مجانی است! آنها که غذای خود را به صورت کامل می‌خورند، هیچ هزینه‌ای پرداخت نخواهند کرد. در عوض کسانی که به چشم و همچشمی مبتلا هستند، جریمه خواهند شد.
این رستوران بیشتر محل رفت‌وآمد آدم‌های پولدار است. صاحبان این رستوران می‌گویند بیشتر آدم‌های ثروتمندی که در این رستوران غذا می‌خورند برای چشم و همچشمی به این رستوران می‌آیند.

خرید فقط ونک به بالا

می‌گویند اجناس آنجا مارک‌دار است. لابد اصل هم هست. پول خوب می‌دهیم، جنس خوب می‌گیریم پزش را هم که می‌دهیم، چه خوب! حالا این را داشته باشید، لطفا اگر فرصت دست داد سری به بازار بزرگ تهران بزنید و سراغ مارک‌‌فروش‌ها را بگیرید.

عده‌ای تنها خود «مارک» را خرید و فروش می‌کنند، یعنی همان که به اجناس می‌چسبانند تا نشان دهند جنسشان مارک‌دار است! از پلاستیکش گرفته تا لیزری؛ برخی می‌روند، می‌خرند و می‌چسبانند به اجناسشان.

فروش اجناس بی‌کیفیت با مارک‌های معتبر کار روزانه برخی بازاریان است. نه این‌که همه چنین کنند خیر! تنها می‌گوییم این نوعش هم هست.

از پشت یک ویترین به ویترین دیگر، رفتن به داخل مغازه و پرسیدن قیمت لباس‌ها، نرخ‌ها بالاست نمی‌شود بسادگی خرید کرد، نمی‌شود دست خالی بازگشت، نمی‌شود لباس بی‌مارک پوشید، دیگران ببینند و بفهمند که ارزان‌قیمت است، زشت است، نمی‌شود که، بالاخره دست به یک تصمیم کبری خواهیم زد و جنس خود را می‌خریم با چانه‌زنی زیاد.

حالا دیگر لباسی داریم با مارک خوب که از فروشگاهی خوشنام خریداری شده است. حالا می‌شود به دیگران گفت از کجا خریده‌ایم، می‌شود مارکش را رو کرد.
می‌شود دست پر بازگشت و... دیده شد!برخی کسبه هم مشتریان و ذائقه آنها را خوب می‌شناسند. آنها حتی از علاقه افراطی برخی مشتریان به برند و مارک آگاهند. بسادگی مشتریان خود را راضی می‌کنند.

یک شب که هزار شب نمی‌شود!

آن هنگام که از سد مهریه های سنگین عبور کردید و آن را شکستید به کمر همت، سخن از برگزاری یک شب پرهیجان به میان خواهد آمد.

تنها یک شب است دیگر! این باور برخی خانواده‌های طرفین و البته بیشتر عروس خانم است.
استدلالشان هم این است: «مراسم هرچه باشکوه‌تر باشد، شأن دخترمان بیشتر حفظ خواهد شد.»

شبی خاطره‌انگیز و پرهزینه! ساده بودن مراسم عروسی حرفی است بس تکراری که دیگر گوش کسی بدهکار آن نیست.
فقط سیاه‌مشقی است در روزنامه و گاهی از آن برای پر کردن برنامه‌های تلویزیونی استفاده می‌شود.
داستان ادامه‌دار ازدواج از خیلی قبل‌ترها شروع می‌شود، از کادوهای دوران نامزدی که صدالبته باید چشمگیر باشند تا فهرست بلندبالایی که نمی‌توان برای آن نقطه پایان گذاشت.

به این چند نمونه دقت کنید. لباس و آرایشگاه عروس در آخرین متدهای اروپایی، کت و شلوار مارک‌دار آقا داماد، سرویس طلای چند 10 یا شاید چند صد میلیون تومانی،‌ کرایه کردن آخرین مدل یک خودروی خارجی به عنوان ماشین عروس که نمونه آن در ایران کم باشد یا اصلا نباشد و جهیزیه‌ای که باید چشم خانواده و فامیل آقا داماد و البته برخی فامیل‌های حسود عروس خانم را کور کند! باید همه آنها به چشم بیایند، همین جوری که نیست! چشم‌ها همیشه و همه جا در کمین شماست، درست مانند چشمان خودمان که همیشه در تعقیب دیگرانند.

خدمات بهتر می‌خواهید سر کیسه را شل کنید و اما ادامه فهرست؛ نوع و تعداد دوربین‌های فیلمبرداری و عکاسی، نحوه میکس و مونتاژ، گریم داماد و آرایش عروس، زیرلفظی سر سفره عقد و زیرمیزی برای گرفتن وام و نوبت تالار، چیدمان میوه و شیرینی، تنوع غذاها و نوشیدنی‌ها... تمامی ندارد این یک شب! همه در این جشن باشکوه گردهم می‌آیند برای ورانداز کردن یکدیگر. چه می‌شود کرد تنها یک شب است دیگر!اما عروس و داماد در رقابت چشم‌ها تنها نیستند.

رقابت از نوع آموزشی

هنگامی که مدارسی با نام‌های مختلف همچون نمونه مردمی، نمونه دولتی، غیرانتفاعی و... در سیستم نظام آموزش ایران سر برآوردند، بی‌درنگ رقابت خانواده‌ها برای ورود فرزندانشان به این مدارس آغاز شد.

این مدارس که با هدف افزایش مشاركت‌های مردمی و کاستن باری از دوش آموزش و پرورش شکل گرفتند، خود شدند باری بر شانه‌های نحیف خانواده‌ها.
این بار از آنجا سنگین‌تر شد که خانواده‌ها به هر شکلی تلاش می‌کنند فرزندانشان راهی به این مدارس بیابند، چون مدارس جدید وعده‌های جدید دادند، مانند بهره‌گیری از استادان مجرب، کلاس‌های فوق‌العاده و کلی برنامه جانبی و آموزشی دیگر.
به عبارتی، پول بیشتر، آموزش بهتر. حالا اطرافیان قبل از آن‌که از معدل دانش‌آموز سوال کنند نام مدرسه و میزان شهریه پرداختی وی را جویا می‌شوند. البته تفاخر والدین پشت نقابی از غم کاملا پیداست. چه می‌شود کرد؟!
 
سوگواری، محفلی برای دیده شدن

روحش شاد! نازنین‌مردی بود. چندسالی ازش بی‌خبر بودیم، همین چند شب پیش مرحوم آمد به خوابمان.

گویی حضور مرگ را فهمیده بود... ما را شریک غم خود بدانید! تسلیت گفتنمان ادامه دارد، به زبان نیست تنها.

شاید این تاج‌گل بزرگ سفید که با روبان سیاه آذین بسته است و با خط نستعلیق شکسته «برای عرض تسلیت» برچسب خورده است آن هم با نام و نشانی دقیق خودمان، شرح مناسبی باشد از اندرون پرغوغای ما! تاج‌گلی که برده‌ایم میان همه تاج‌گل‌های دیگر جلوه‌ای خاص داشت، بزرگ‌تر بود و چشمگیر. در جای خوبی هم قرار داشت.

حتما صاحب عزا بارها آن را دیده و نام ما را روی کارت آن خوانده است. این هم رسم زندگیمان است که حتی تا لب گور همراهی می‌کند.

کاش می‌شد آن مرحوم هم تاج‌گل اهدایی ما را ببیند به این بزرگی و زیبایی! کم چیزی نیست بالاخره...آن طرف ماجرا هم صاحب اصلی عزا حضور دارد.
از دست دادن یک عزیز برای همه سخت است و ناگوار، اما این روزها خیلی‌ها از غم مضاعف هزینه‌های سنگین کفن و دفن و مراسم سوگواری نیز رختی دیگر از عزا تن می‌کنند. اغراق نیست.

منبع: جام‌جم
زن فارس بازدید : 361 چهارشنبه 25 مرداد 1391 نظرات (0)

بر پایه تحقیقی که به تازگی انجام شده است، شهر‌هایی که در سال ۲۰۱۱ در معرض آشوب‌های خیابانی قرار گرفته‌اند، مطلوبیت پیشین خود برای زندگی را از دست داده‌اند. 


بر پایه تحقیق واحد اطلاعات نشریه اکونومیست و بنا بر شاخص‌هایی چون ثبات اجتماعی و سیاسی، میزان جرم و جنایت، آموزش و دسترسی به خدمات بهداشتی، دو شهر «لندن» و «منچستر» در انگلیس  سقوط کرده‌اند. 

در این رتبه‌بندی، منچستر با ۹ رتبه سقوط، به رتبه ۵۱ و لندن با دو پله سقوط به رتبه ۵۵ رسیده‌اند. این در حالی است که با برگزاری المپیک، این انتظار می‌رفت که رتبه این شهر بالا رفته باشد، ولی نه تنها این گونه نشد، که سقوط هم کرد. 

سردبیر این بررسی اجتماعی می‌گوید: در حالی که شهرهای انگلیسی رو به افول بوده‌اند، شهرهای چینی، روند رو به رشد خود را ادامه می‌دهند و خود را به عنوان مطلوب‌ترین شهر‌ها برای اقامت مردم معرفی می‌کنند. 

گفتنی است، افزون بر لندن و منچستر، شهرهایی در کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه نیز با افول زیادی روبه‌رو بوده‌اند که در این میان، می‌توان به دمشق اشاره کرد.

اما ناگفته نماند که با وجود این، هم‌اکنون دمشق نامطلوب‌ترین شهر برای اقامت نیست، بلکه این شهر داکا، پایتخت بنگلادش است که در زمره نامطلوب‌ترین شهر‌هاست و در مقابل آن، ملبورن در استرالیا و ونکور در کانادا، مطلوب‌ترین شهر‌ها برای زندگی هستند   

تابناک 
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 9784
  • کل نظرات : 373
  • افراد آنلاین : 262
  • تعداد اعضا : 219
  • آی پی امروز : 378
  • آی پی دیروز : 178
  • بازدید امروز : 1,064
  • باردید دیروز : 224
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,288
  • بازدید ماه : 1,288
  • بازدید سال : 53,108
  • بازدید کلی : 15,358,455