loading...
مجله خبری زن فارس
زن فارس بازدید : 2557 سه شنبه 25 مهر 1391 نظرات (0)
آپلود عکس

 روزنامه «الدیار» لبنان مدعی شد که کاخ ریاست جمهوری مصر در تدارک برای برگزاری مراسم ازدواج مشهورترین دختر مسیحی مصری با «محمد مرسی» رئیس جمهور این کشور است.

به گزارش فارس، الدیار به نقل از منابعی در کاخ ریاست جمهوری مصر نوشت که اقدامات لازم برای ازدواج «هیفاء مرعی» مشهورترین و زیباترین دختر مسیحی با مرسی در حال انجام است و از سه ماه پیش گفت‌وگوهای بین دو طرف در مورد این ازدواج در جریان است.

بر اساس این گزارش مشکل اصلی ازدواج مرعی با مرسی مسیحی بودن وی است اما مرعی پذیرفته است که برای ازدواج با مرسی به دین مبین اسلام مشرف شود.

الدیار در ادامه نوشت: مرعی که 9 سال در سفارتخانه‌های خارجی در مصر فعالیت کرده است با مرسی و سیاست‌های وی تفاهم فکری دارد.

بنابراین گزارش جشن عروسی مرسی با مرعی قرار است با حضور روسای چندین کشور برگزار شود.

انتشار این خبر در حالی است که هنوز هیچ منبع رسمی و رسانه‌ای مصر این خبر را تائید و یا تکذیب نکرده‌اند.

 


زن فارس بازدید : 569 یکشنبه 23 مهر 1391 نظرات (0)
روزنامه «الدیار» لبنان مدعی شد که کاخ ریاست جمهوری مصر در تدارک برای برگزاری مراسم ازدواج مشهورترین دختر مسیحی مصری با «محمد مرسی» رئیس جمهور این کشور است.
 الدیار به نقل از منابعی در کاخ ریاست جمهوری مصر نوشت که اقدامات لازم برای ازدواج «هیفاء مرعی» مشهورترین و زیباترین دختر مسیحی با مرسی در حال انجام است و از سه ماه پیش گفت‌وگوهای بین دو طرف در مورد این ازدواج در جریان است.

بر اساس این گزارش مشکل اصلی ازدواج مرعی با مرسی مسیحی بودن وی است اما مرعی پذیرفته است که برای ازدواج با مرسی به دین مبین اسلام مشرف شود.

به گزارش فارس الدیار در ادامه نوشت: مرعی که 9 سال در سفارتخانه‌های خارجی در مصر فعالیت کرده است با مرسی و سیاست‌های وی تفاهم فکری دارد.

بنابراین گزارش جشن عروسی مرسی با مرعی قرار است با حضور روسای چندین کشور برگزار شود.

انتشار این خبر در حالی است که هنوز هیچ منبع رسمی و رسانه‌ای مصر این خبر را تائید و یا تکذیب نکرده‌اند.

نجلا محمود، همسر کنونی مرسی
 

هیفاء مرعی، بانویی مسیحی که گفته می شود مرسی به دنبال ازدواج با اوست


مرسی

 
روزنامه ایران
زن فارس بازدید : 265 پنجشنبه 20 مهر 1391 نظرات (0)
آمارها نشان می دهد که روزانه 400 طلاق در کشور ثبت شده و این آمار رو به افزایش است.
, آمارها نشان می دهد که روزانه 400 طلاق در کشور ثبت شده و این آمار رو به افزایش است ولی در آستانه روز ازدواج وزارت ورزش و جوانان بسته ای را ارائه کرده که جوانان برای اخذ وام 2 میلیون تومانی باید 4 شرط داشته باشند که به گفته کارشناسان این شروط بیشتر بازدارنده ازدواج است تا تشویق کننده.

 7 روز دیگر یعنی در اولین روز از ماه ذیحجه سالروز ازدواج فرخنده حضرت فاطمه (س) و حضرت علی (ع) به عنوان روز ازدواج نامگذاری شده است. روزی که ثبت آن در تقویم ملی ایران یادآوری اهمیت ازدواج در جامعه و تلنگری به مسئولان برای ارائه تسهیلات ازدواج آسان برای جوانان است.

در آستانه روزملی ازدواج نوشین نبئی مدیر گروه برنامه ریزی ازدواج و نهاد خانواده وزارت ورزش و جوانان از ارائه بسته پیشنهادی روز ازدواج پس ازنهایی شدن این بسته به هیئت دولت خبر داده و گفته: در این بسته دیده شده که زوجین برای دریافت وام 2 میلیون تومانی ازدواج باید 4 شرط داشته باشند:

1- داماد زیر 25 سال باشد

2- مهریه عروس زیر 110 سکه باشد

3- پدر یکی از زوجین فوت شده باشد!

4- یکی از زوجین دانشجو یا طلبه باشد

هر چند به گفته برخی از حامیان این طرح وزارت ورزش و جوانان به دنبال تشویق جوانان به امر ازدواج است ولی کارشناسان اینگونه اقدامات تشویقی را صحیح نمی دانند.

شروط جدید ازدواج خنده دار است!

حجت الاسلام شهاب مرادی صاحب نظر در حوزه خانواده و ازدواج در مورد بسته تشویقی ارائه شده از سوی وزارت ورزش و جوانان می گوید: باید برای برطرف کردن مشکلا متعدد حوزه ازدواج با تامل و تدبیر بیشتری برنامه ریزیهای بلند مدت انجام شود.

به نظر می رسد اقدامات تشویقی و حمایتی آن هم با این میزان مبلغ اثر قابل توجهی در پی نخواهد داشت.هر چند که مسائل اقتصادی مهم بوده و قابل چشم پوشی نیست ولی مسائل و مشکلات ازدواج و خانواده و موضوع با اهمیت نسل از جنس مسائل فرهنگی و اجتماعی است که راهکارهای و تدابیر متناسب خود را نیاز دارد.

پروفسور حسین باهر به عنوان کارشناس حوزه خانواده و آسیب شناس هم این شروط را خنده دار می داند و می گوید: این شروط به نوعی توهین است. چرا که فکرش را بکنید به شما بگویند اگر پدرت فوت کرده باشد برای ازدواج به تو وام می دهیم!

 به اعتقاد من وزارت ورزش و جوانان اگر می خواهد کاری انجام دهد بهتر است از مشاوران عالی خانواده و ازدواج استفاده کرده و جوانانی که به هر نحوی برای ازدواج مشکل مالی دارند به آنها تسهیلات ارائه کند نه اینکه تسهیلات را عمومی اعلام کند.

وی گفت: حتی می شود برخی سیاستهای تشویقی را بریا تامین جهیزیه دخترها لحاظ کرد به شرطی که شخصیت و جایگاه دختر جوان تضعیع نشود.

ثبت روزانه 400 طلاق در کشور

احمد توسرکانی رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور اعلام کرده است که آمار طلاق در کشور افزایش و ازدواج کاهش داشته است.


آمار ثبت ازدواج و طلاق در 5 ماهه نخست سال 91

میزان ثبت ازدواج

342902 واقعه ازدواج

میزان ثبت طلاق

59402 واقعه طلاق



هر چند وزارت ورزش و جوانان با هدف و نیت خیرخواهانه به دنبال کاهش آمار طلاق و افزایش ازدواج است ولی ارائه برخی بسته های تشویقی می تواند جنبه معکوس در جامعه داشته باشد.

خبرگزاری مهر
زن فارس بازدید : 410 شنبه 15 مهر 1391 نظرات (0)

اخیرا شایعاتی شنیده می شود که جنیفر لوپز و کاسپر اسمارت بعد از یک سال آشنایی نامزدی خود را رسمی کرده اند. کسانی که این شایعه را مطرح کرده اند می گویند زمانی که جنیفر دخترش را به اولین فشن شوی خود در پاریس می برد، در دست چپ او حلقه نامزدی ای با یک سنگ قیمتی بزرگ دیده شده است



 در طول سال گذشته این چهارمین باری است که شایعاتی در مورد نامزدی جنیفر لوپز با کاسپر اسمارت مطرح می شود. قبلا حتی خبرهایی منتشر شده بود که می گفت این دو با هم ازدواج کرده اند. در ماه مارچ بعد از اینکه صفحه توییتر یکی از طراحان مد آمریکا هک شد ،اطلاعاتی در مورد درخواست جنیفر لوپز برای طراحی یک لباس عروس به دست آمد. مدتی بعد مجله معتبر استار گزارش داد که این زوج در سفر به مکزیک مخفیانه ازدواج کرده اند، خبری که جنیفر لوپز بلافاصله آن را تکذیب کرد.


کمی بعد این خواننده محبوب در وب سایت خود پستی را قرار داد که در آن نوشته شده بود " گول این حلقه را نخورید. از نامزدی خبری نیست!"

با اینکه جنیفر لوپز 18 سال بزرگ تر از کاسپر است، ولی به گفته خودش به هیچ عنوان این اختلاف سنی را احساس نمی کند و مطمئن است که ظاهرش نیز این اختلاف را نشان نمی دهد. شما چه فکر می کنید؟ به نظر شما جنیفر لوپز43 ساله، که فقط چند ماه بعد از طلاقش از مارک آنتونی با کاسپر آشنا شد، با این پسر 25 ساله ازدواج خواهد کرد؟ اگر گزارشات رسیده صحت داشته باشد، این ازدواج چهارمین ازدواج خانم خواننده خواهد بود.

منبع:  برترین ها
زن فارس بازدید : 1214 چهارشنبه 12 مهر 1391 نظرات (0)

حتما میدانید لاس وگاس امریکا تنها جایی است که در هر ساعت از شبانه روز میتوان در آنجا رسما ازدواج کردو دفاتر ازدواج در این شهر شبانه روزی فعالیت میکنند.



اکنون انگلستان و ولز هم شرایط ازدواج 24 ساعته را برای شهروندانشان مهیا کرده اند.
گفته میشود مدت 176 سال است که در بریتانیا ساعات رسمی ازدواج از 8 صبح تا 6 بعد از ظهر است و حالا بعد از این مدت زمان طولانی این قانون منع ازدواج 24 ساعته به زودی لغو خواهد شد.
اگرچه قانون وقت گرفتن برای ازدواج 15 روز جلوتر از ازدواج همچنان پا برجاست اما مقامات محلی و کلیساها موظفند در هر ساعتی از شبانه روز مراسم عقد رسمی را انجام دهند .

 قانون محدودیت زمانی در ساعت ازدواج از سال 1836 در انگلستان رسمیت پیدا کرد و علت آن جلوگیری از ازدواجهای مخفیانه و عجولانه اعلام شد که آن زمان به معضلی برای جامعه تبدیل شده بود.
اکنون سالهاست لاس وگاس محلی برای انجام ازدواجهای شبانه است و محل مورد علاقه برای کسانی که برای ازدواج عجله دارند و اصولا خیلی زود هم پشیمان میشوند برای نمونه میتوان به بریتنی اسپیرز خواننده معروف اشاره کرد که ساعت 5 صبح در لاس وگاس با دوست دوران کودکیش  جیسون آلن ازدواج کرد و 55 ساعت بعد این ازدواج لغو شد.

پرداد
زن فارس بازدید : 925 شنبه 08 مهر 1391 نظرات (0)

یک زن 60 ساله آمریکایی شش سال پس از فوت همسرش واقعیت تلخی را کشف کرد که حاکی است او با پدرش ازدواج کرده بود.


والری سبرویل که ساکن ایالت اوهایو است از طریق عموی خود خبردار شد که همسر سابق او که 6 سال پیش فوت کرده ، پدر او بود.

سپرویل که ابتدا این اظهارات را باور نداشت اقدام به آزمایش DNA کرد و وقتی که نتایج آزمایش ثابت کرد همسر سابقش پدر او بود دچار شوک شدیدی شد.

به گزارش روزنامه " الرای" چاپ کویت، مادر والری که یک پیش خدمت بود دخترش را نزد پدر و مادرش رها کرد. او که بعضی اوقات از محل کار خود که در مکانی دور بود برای دیدن پدر و مادرش می رفت با دخترش نیز دیدار می کرد اما پدر و مادر او می گفتند او دوست آنها است و نامش کریستین است.

هنگامیکه پدربزرگ والری فوت کرد وی گمان می کرد پدر خود را از دست داده و هیچکس هویت واقعی پدرش را برای وی فاش نکرد.

او سال ها بعد با یک راننده کامیون به نام پیرسی آشنا شد و با وی ازدواج کرد بدون اینکه بداند که وی پدرش بود.

پیرسی سرانجام در سال 1998 به دلیل بیماری فوت کرد. والری اما از طریق دوستان وآشنایان زمزمه هایی در مورد ازدواج عجیب او با یکی از نزدیکان می شنید.


شش سال پس از درگذشت پیرسی یکی از عموهای والری به او گفت که همسر او در واقع پدرش بود.

والری پس از آزمایش DNA از این مساله شوکه شد و برای درمان زیرنظر روان پزشکان در بیمارستانی در اوهایو بستری شد.

منبع:برترینها
زن فارس بازدید : 404 شنبه 08 مهر 1391 نظرات (0)

بدیهی است كه همه انسان ها عیب و نقص ها و كاستی هایی دارند. اصلاً به همین دلیل است كه هیچ دختر و پسر جوانی توقع ندارد كه با یك فرد صد در صد ازدواج نماید. اما برخی از ویژگیها و خصلت های منفی هستند كه در مقایسه با سایر خصلتها خطرناكتر بوده و زندگی را به ورطه نابودی می كشانند. یقیناً  ازدواج با افرادی كه دارای این ویژگی های خطرناك می باشند نیز اشتباه و خطرناك می باشد و باید از آنها اجتناب نمود.


این افراد عبارتند از :
1 - افرادی معتاد به مواد و الكل
افراد زیادی بوده اند كه دانسته یا ندانسته با فردی معتاد ازدواج كرده اند به این امید كه ترك خواهد كرد و بعد با بحران مواجه شده اند. یك فرد معتاد لازم است تا به خودش بپردازد و در ابتدا بیماری خود را درمان كند. هیچ كس با ازدواج نمی تواند اعتیاد خود را درمان كند.
 
2 -  افراد به شدت خشمگین
همه انسان ها خشمگین شدن را تجربه كرده اند. اما برخی افراد به طور ناگهانی و با شدت زیاد، نامتناسب و غیر معمولی خشمگین می شوند.
ازدواج با این افراد تجاربی همراه با ترس و اضطراب و محدودیت به ارمغان می آورد. شما همیشه مجبور خواهید بود كوتاه بیایید و با همه چیز بسازید و بسوزید. در زیر به برخی از نشانه های هشداردهنده این افراد اشاره می گردد.
_ معمولاً این افراد با كوچكترین چیزی كه مطابق میلشان نباشد از كوره در می روند و خشم خود را روی اطرافیانشان خالی می كنند.
_ پاسخ افرادی را كه با نظر آنها موافق نیستید با فریاد و بددهنی یا تهدید می دهند.
_ خشمشان را با كوبیدن در، قطع تلفن، پرتاب كردن اشیا، هل دادن، زدن، ترك اتاق و … بروز می دهند.
 
3 - افراد كنترل كننده
این افراد دوست دارند همه چیز در اختیار آنها باشد و همه تصمیم ها را خودشان بگیرند. همواره برای دیگران تعیین تكلیف می كنند. آنها حسودند و اگر چیزی مطابق میلشان نباشد یا تحت كنترل آنها قرار نگیرد عصبانی می شوند. اصلا خوش ندارند كسی به آنها بگوید كه چه بكنند. والدینی سلطه جو و انتقادگر خواهند بود چرا كه نمی توانند كنترل لازم را بر كودكان اعمال كنند. این افراد معمولا بر همسر و فرزندان بیشترین كنترل را اعمال می كنند و خشم زیاد و جبهه گیری زیادی ایجاد می كنند.
 
4 - افراد دارای اختلالات جنسی
اختلال جنسی انواع مختلفی دارد.
_ اعتیاد جنسی و فقدان عزت نفس جنسی:
 استمنای دایمی، لاس زدن با دیگران، چشم چرانی و خیره شدن به بدن دیگران، رابطه نامشروع، اظهار نظرهای جنسی به شما درباره بدن دوستانتان و غریبه ها، برخی از رفتارهای این افراد است.

_ اختلالات كنشی جنسی: 
این اختلال فعالیت جنسی را با مشكل مواجه می كند. مانند :
افرادی كه میل به فعالیت جنسی ندارند و یا نفرت دارند.
افرادی كه تحریك و ارضا نمی شوند.
افرادی كه خیلی زود ارضا می شوند.

_ انحرافات جنسی: 
مثل بچه بازی، خود آزاری و دیگر آزاری جنسی، نظر بازی، میل جنسی زیاد به اشیایی نظیر لباسهای زیر، كفش ( اغلب جنس مخالف ) و غیره.
 
5 - افرادی كه خانواده آزار دهنده دارند و نمی توانند در مقابل آزار آنها از همسرشان حمایت كنند
این ویژگی به سرعت قابل شناسایی نیست. برخی از ویژگیهای این خانواده ها بدین قرار است:
_ انرژی، توجه و وقت همسران را برای خود می خواهند.
_ سعی می كنند در زندگی همسران دخالت كنند.
_ رابطه همسران را به رسمیت نمی شناسند ( توجهی به عروس یا داماد خود نمی كنند و یا به آنها بی احترامی می كنند ).
افرادی كه رفتار آزار دهنده خانواده خود را نسبت به همسرشان تحمل می كنند، كودكانی هستند كه هنوز بالغ نشده اند و به علت وابستگی زیاد به خانواده شان برای ازدواج مناسب نیستند.

منبع : تبیان
زن فارس بازدید : 345 دوشنبه 03 مهر 1391 نظرات (0)
مهدی استاد احمد در این اشعار کوتاه برخی خبرهای کوتاه را مد نظر داشته و با چشم سومی به آنها نگاه کرده است.
طرح جمع‌آوری ماهواره‌ها با رعایت چاشنی اخلاق
واسه جمع‌آوری ماهواره
چه‌‌قد می‌شه تعارف تیکه‌پاره
پلیس می‌پرسه: «داری ماهواره؟»
می‌گی: «آره» می‌گه: «قابل نداره!» 
 
ازدواج برای غلبه بر سرطان 
اگر واسه تاهل عقده داری
و کم‌کم داری غده در میاری
به‌جای این‌که هر روز می‌ری دکتر
بکن از منشی او خواستگاری
 
بسته نمک‌ 
به من گفتی بگو یک شعر شاعر
که باشه توی لبخندم موثر
به من گفتی یه‌ذره بانمک باش
ولی حتی نمک هم می‌شه فـیلتـر

خبرآنلاین
زن فارس بازدید : 309 شنبه 01 مهر 1391 نظرات (0)

پایان تلخ ازدواج از راه دور
پسرانی که خارج از ایران زندگی می کنند علاقه‌مند به ازدواج با دختران ایرانی بزرگ شده در اروپا نیستند زیرا همسرانی پرورش پیدا کرده با فرهنگ سرزمین مادری خود را ترجیح می‌دهند. بنابراین به سراغ انتخاب همسری از ایران می‌روند و طبیعتا در این راه از اقوام خود کمک می‌گیرند. معمولا این افراد از آگاهی و فرهنگ دختران ایرانی و تغییراتی که در این سال‌ها در دید و نگرش و خواست آنها از زندگی مشترک ایجاد شده اطلاعی ندارد. ذهنیت آنها نسبت به ازدواج با دختر ایرانی همان تصویر زندگی سنتی است. 
از طرف دیگر عده‌ای از دخترها در ایران، داشتن اقامت کشور دیگر را امتیاز بزرگی در انتخاب همسر آینده خود به حساب می‌آورند و آن را راهی برای فرار از مشکلات و رسیدن به آرزوهایشان می‌دانند. همین امر باعث می‌شود تا دقت لازمه برای یک زندگی مشترک در پس پرده رویاها کمرنگ شود.

نظر روان‌‌شناس درباره این ازدواج ها
با ازدواج‌های پُستی مخالف‌ام!
از آنجا كه این روزها تب خارج رفتن واگیر پیدا كرده و یكی از راه‌هایی كه می‌توان به رویای زندگی در خارج از كشور به ویژه آمریكا، اروپا و كانادا و اقامت آن رسید، ازدواج كردن با فردی مقیم این كشورهاست متاسفانه ازدواج‌های این چنینی هم مرسوم شده است. طریقه آشنایی دختر و پسر در این ازدواج‌ها چه از راه معرفی خویشاوندی و آشنایی باشد و چه خودشان از راه كامپیوتر و گردش در اینترنت و سایت‌ها یكدیگر را پیدا كرده باشند از پایه و اساس شكال دارد. 
این دختر و پسرها در مدت كوتاهی به هم دل می‌بندند و تصمیم به ازدواج می‌گیرند. ازدواجی كه هر دو طرف گمان می‌كنند همسر رویاهای خود را پیدا كرده‌اند زیرا آنها خود را از راه دور به هم معرفی كرده‌اند. تقریبا همه ما این مهارت را داریم كه با كلمات بازی كنیم و خوب صحبت كنیم اما لزوما همه ما اهل عمل به حرف و شعارهایی كه می‌دهیم نیستیم. پس وقتی شما با یك دختر خانم یا آقا پسری كه فرسنگ‌ها دورتر از شما پشت كامپیوترش نشسته گفت‌ و گو می‌ كنید باید این موضوع را مدنظر داشته باشید. او می‌تواند با كلمات بازی كند و تصویری زیبا و ایده‌آل از خود بسازد. وای به حال كسی كه او را باور كند چون با واقعیت روبه‌رو نخواهد شد. تصویری كه آن فرد از خود ترسیم كرده، می‌تواند خیلی از واقعیت وجودی و شخصیت‌اش فاصله داشته باشد. 
حالا دختر یا پسری كه با هزار و یك امید و آرزو از شهر و خانواده‌اش خداحافظی می‌كند و مهاجرت را انتخاب می‌كند، نه تنها غم ترك خانواده، موقعیت و سوابق شغلی و حتی سوابق تحصیلی ( بسیاری از كشورها مدرك تحصیلی ما را نمی‌پذیرند ) را به جان می‌خرد، با سرابی مواجه می‌شود كه باوركردنش بسیار سخت است. تازه متوجه می‌شود كسی كه به خاطرش از آنچه داشته چشم‌ پوشی كرده و راهی دیار غربت شده، اصلا شبیه حرف‌هایی كه می‌زد نیست. او را نمی‌شناسد و باید بپذیرد رودست خورده است و اجبارا باید زندگی كند چون او را انتخاب كرده است. او تازه متوجه می‌شود نمای زیبا و ظاهر فریبنده زندگی و كار در اروپا یا آمریكا، در كنار همه خوبی‌هایش سختی‌های زیادی هم دارد.
بسیاری از خانم‌ها یا آقایانی كه تن به چنین ازدواجی می‌دهند و مهاجرت می‌كنند حتی از نظر تسلط به زبان انگلیسی هم ( كه زبان بین‌المللی است ) مشكل دارند و این نقص باعث می‌شود پس از مهاجرت قادر نباشند با كسی ارتباط برقرار كنند، كار داشته باشند یا ادامه تحصیل دهند و خلاصه در اجتماع باشند و ناچارند كنج خانه بنشینند. این بیكاری و بی‌برنامگی و روزهای بلندی كه باید در خانه تنها بمانند تا همسرشان برگردد واقعا آنها را آزار می‌دهد و همه اینها واقعیت‌هایی است كه قبل از مهاجرت لمس نمی‌شوند و تلخی آن توصیف‌نشدنی است. همه این شرایط را بازگو كردم تا با مطرح كردن معایب این ازدواج در یك كلام به این نقطه برسم كه مخالف چنین ازدواجی با این سبك و سیاق هستم. 
اما اگر شما قصد دارید چنین انتخابی داشته باشید و با كسی ازدواج كنید كه در خارج از كشور زندگی می‌كند بهتر است لااقل به توصیه‌های كلیدی ما اهمیت بدهید تا در ازدواج آن طرف آب موفق شوید. 
1 - اول از همه توصیه می‌كنم تلاش كنید از نظر تسلط به زبان و مهارت یا مهارت‌هایی كه بتواند استقلال فردی شما را در یك كشور خارجی تامین كند به حد قابل قبولی برسید. این‌طور نباشد كه شما مانند یك فرد نیازمند حتی برای تامین كوچك‌ترین نیازهای ارتباطی‌تان محتاج كسی باشید. 

2 - باید بكوشید از منابع موثق اطلاعاتی در مورد شخص مورد نظر كه قرار است به همسری خود انتخاب كنید كسب كنید. 
تلاش شما باید پیگیر و جدی باشد چون برای زندگی كردن كنار یكدیگر نیاز دارید متناسب هم باشید. شما لازم است از نظر خانوادگی، فرهنگی، اعتقادی، اقتصادی و بسیاری موارد دیگر در تناسب با هم باشید. 
در مورد صداقت آنچه او در ایمیل‌ها یا گفت‌وگوی تلفنی‌اش می‌گوید اطمینان پیدا كنید. اگر برایتان مقدور است برای مدت كوتاهی به آن كشور سفر كنید تا از صحت آنچه او ادعا می‌كند یا از وضعیت احتمالی شغلی و زندگی خود در آن كشور اطلاعات به دست آورید. شما باید ببینید آیا به عنوان فردی مستقل قابلیت زندگی در آنجا را دارید یا نه. گاهی اوقات به خاطر خصوصیات خانوادگی، شخصیتی و اعتقادی كه در شما یا طرف مقابل وجود دارد و عدم تناسب این عوامل با هم بلافاصله در همان چند روز اول زندگی می‌بینید كه شما به درد هم نمی‌خورید و مال دو دنیای مختلف هستید. به هر حال هر كسی ضعف‌ها و نقاط قوت فراوانی دارد كه گریز ناپذیر است اما امكان دارد از نظر شما با ویژگی‌هایی كه دارید آن ضعف خاص بسیار پراهمیت باشد و زندگی كنار چنین شخصی غیرقابل تحمل شود. 
اگر قبل از ازدواج و تصمیم به مهاجرت متوجه این خصوصیات شدید (صادقانه به هم اطلاعات دهید) قطعا نه خودتان و نه طرف مقابل را با یك تصمیم غلط دچار دردسر نخواهید كرد.

باز هم تاكید می‌كنم ازدواج خوب و سالم مستلزم این است كه شما از نزدیك ویژگی‌های شخصیتی و خانوادگی و فرهنگی و... طرف مقابل را مورد بررسی قرار دهید. از راه دور امكان یك شناخت عمیق وجود ندارد و ازدواج بدون شناخت عاقبت خوشی نخواهد داشت. 
به كسانی كه آن طرف آب زندگی می‌كنند هم توصیه می‌كنم اگر قصد دارند از سرزمین مادری‌شان همسری انتخاب كنند ازدواج را پروژه‌ای جدی بدانند و دوره زمانی مانند 3 تا 6 ماه را در نظر بگیرند و در این زمان سعی كنند همسر آینده و خانواده او را بشناسند. باید كسی را انتخاب كنید كه مهارت و قابلیت زندگی مستقل را داشته باشد. شما به خوبی می‌دانید كه در آن جوامع سبك زندگی مانند ایران نیست پس خوب دقت كنید تا در ازدواج شكست نخورید.

از این نكات غافل نباشید
پاره‌ای نکات مهم که در این نوع ازدواج‌ها باید در نظر گرفته شود عبارتند از : 
_ زمینه‌سازی برای آشنایی بیشتر زوجین
_ اطلاع ازگذشته و شغل و کار فرد مقیم خارج
_ اطلاع از قوانین اقامت در کشور میزبان « اقامت ازدواجی »
_ طرح روشن خواست‌ها مثل ادامه تحصیل، کار کردن در خارج خانه و ....
_ شرایط اقلیمی کشور میزبان
_ آمادگی برای دوری نسبتا طولانی از خانواده و وطن
_ علت زندگی در خارج از کشور

منبع :سلامت
زن فارس بازدید : 309 چهارشنبه 29 شهریور 1391 نظرات (0)

جامعه‌شناسان و روانشناسان ویژگی‌ها و مهارت‌هایی را برای کسانی که می‌توانند روابطی موفق و رضایت‌‌بخش داشته باشند، مشخص کردند:


1 - فلسفه‌ای سالم از زندگی با ایدآل‌های مشخص دارند.

2 - دوستی، احترام ، عشق بین آنها هر روز بیشتر می شود.

3 - علایق و فعالیت‌های مشترک زیادی دارند.

زن فارس بازدید : 358 چهارشنبه 29 شهریور 1391 نظرات (0)

مردی که خواستگار همسرش را در نزاعی خیابانی به قتل رسانده بود بعد از یک سال فرار سرانجام دستگیر شد و به ارتکاب قتل اقرار کرد.

به گزارش شرق مرکز فوریت‌های پلیسی تهران ساعت 10:30 روز 27مرداد سال گذشته به ماموران خبر داد در خیابان مالک اشتر نزاعی خونین رخ داده است. ماموران وقتی به محل حادثه رفتند، فهمیدند مردی 36‌‌ساله به نام کاوه با فردی 46ساله به نام سعید درگیر شده و به علت اصابت ضربات چاقو به قتل رسیده و متهم نیز گریخته است. کارآگاهان جنایی وقتی پیگیری این پرونده را آغاز کردند متوجه شدند سعید به همراه همسرش به نام حبیبه و برای درمان ناراحتی قلبی زن جوان از محل سکونت‌شان در شمال کشور به تهران آمده و به بیمارستان میلاد رفته بودند اما پس از انجام اقدامات درمانی زمانی که قصد داشتند مجددا به شهرستان بازگردند، سعید مقابل منزل پدرزنش با مقتول درگیر شد و چندین ضربه چاقو به سینه و قفسه سینه او وارد کرد.  

در تحقیقات صورت‌گرفته برای مشخص شدن انگیزه جنایت معلوم شد چند سال پیش پسر 20ساله سعید به نام احسان به تهران مهاجرت کرده و به عنوان شاگرد در مغازه کاوه مشغول به کار شده اما پس از گذشت مدتی، به مصرف موادمخدر اعتیاد پیدا کرده. همین موضوع باعث شده بود کاوه، به بهانه اطلاع دادن موضوع اعتیاد احسان، با اعضای خانواده وی ارتباط و تماس پیدا کند. سعید وقتی فهمید کاوه با همسرش در ارتباط است به موضوع مشکوک شد و اختلاف شدیدی میان او و حبیبه ایجاد و باعث شد آن دو پس از شدت گرفتن اختلافات، تصمیم به متارکه بگیرند اما قبل از طلاق رسمی مدتی را جدا از هم زندگی کردند. پس از این اتفاق کاوه تصمیم گرفت بعد از جدایی حبیبه با این زن ازدواج کند اما بعد از مدتی سعید و همسرش به این دلیل که دو دختر و یک پسرشان در طول مدت اختلاف در منازل بستگان زندگی می‌کردند و اوضاع آشفته‌ای داشتند از طلاق منصرف شدند و به زندگی مشترک خود ادامه دادند. در این مدت احسان نیز اعتیادش را ترک کرد. سعید و خانواده‌اش برای فراموش کردن بحران پیش‌آمده تصمیم به مهاجرت گرفتند و ساری را برای ادامه زندگی انتخاب کردند. پس از گذشت مدتی به علت تشدید ناراحتی قلبی حبیبه، این زوج به تهران آمدند و زن جوان در بیمارستان میلاد تحت درمان قرار گرفت.  

پلیس در جریان تحقیقات فهمید روز حادثه پس از بازگشت این زوج از بیمارستان سعید همسرش را به خانه پدرزنش برد و در آنجا کاوه را دید و با وی درگیر شد. در شرایطی که متهم پس از ارتکاب جنایت از تهران متواری شده و اعضای خانواده‌اش نیز منکر داشتن هرگونه اطلاعی از وی بودند، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند سعید به دفعات مخفیگاه خود را در شهرهای مختلف کشور تغییر داده و طی این مدت در شهرهای ساری، تهران، میانه، اردبیل و... زندگی مخفیانه داشته است.

سرانجام کارآگاهان در ساعت 12روز دوشنبه هفته جاری موفق به دستگیری این مرد در میدان آریاشهر تهران شدند و با انتقال متهم به اداره دهم پلیس آگاهی وی صراحتا به ارتکاب جنایت اعتراف کرد. سعید درباره روز حادثه گفت: «پس از بازگشت از بیمارستان، مجددا نزد پدرزنم رفتم تا پس از برداشتن وسایل همراه حبیبه به شهرستان بازگردیم؛ در حالی‌که همسرم به داخل منزل پدرش رفته بود، من نیز با پیدا کردن محلی برای پارک خودرو به سمت در منزل پدرزنم راه افتادم اما به علت خراب بودن آیفون منتظر ماندم تا همسرم در را باز کند. در حالی‌که منتظر ایستاده بودم، ناگهان سایه‌ای را در پشت سر خود احساس کردم و کاوه را دیدم که قصد داشت با یک چوب دستی مرا کتک بزند. در حالی‌که با کاوه درگیر شده بودم، توانستم در یک لحظه چوب را از دست او خارج کنم اما وی ناگهان چاقویی را از کمرش بیرون آورد و به سمت من آمد. مجددا توانستم در فرصتی مناسب چاقو را از او بگیرم. این‌بار درحالی‌که چوب دستی به دست کاوه افتاده بود، با چاقو چندین ضربه به سینه و شکم وی زدم و همزمان با حضور همسرم در مقابل در منزل، چاقو را زمین انداختم و به سرعت از محل متواری شدم.»

بنا بر این گزارش متهم در حال حاضر در بازداشت به سر می‌برد و تحقیقات از او ادامه دارد.


منبع: تابناک

زن فارس بازدید : 535 سه شنبه 28 شهریور 1391 نظرات (0)

فاطمه ثانی، دخت گرامی امام موسی بن جعفر (ع)، حضرت معصومه (س) که تحت عنوان «کریمه اهل بیت (س)» در میان شیعیان مشهور است، دارای القاب شریفی چون؛ طاهره، حمیده، بره، رشیده، تقیه، نقیه، مرضیه، سیده، رضیه، اخت الرضا، صدیقه، شفیعه روز محشر است که نام مادر گرامی اش نجمه و در اول ذیقعده سال 173 هجری در مدینه به دنیا آمد. 


فاطمه ثانی چه کسی است؟ 

حضرت فاطمه معصومه 10 ساله بود که پدر گرامی اش حضرت موسی ابن جعفر(ع) به شهادت رسید و از آن پس به وصیت پدر، سرپرستی این بانوی بزرگوار و دیگر فرزندان امام هفتم بر عهده امام رضا(ع) قرار گرفت. 
با آنکه امام موسی بن جعفر (ع) غیر از فاطمه معصومه (ع)، دختران دیگری نیز داشت. در میان همه آنان، تنها اوست که دارا امتیازات والایی بوده است. زیرا او همچون جده اش حضرت زهرا (س) در علم و عمل و شرافت و قداست و کمالات، گوی سبقت را از دیگران ربود و به راستی حضرت معصومه، فاطمه ثانی و تجلی دوباره ام الائمه و آینه دار وجود حضرت صدیقه طاهره و جلوه گاه جمال و اوصاف برجسته مادر گرامیش فاطمه زهرا (س) بوده است. به ویژه آنکه هر دو با رنج زیستند، هر دو چون گل محمدی عمری کوتاه داشتند و هر دو فاطمه بودند. 

پیامبر گرامی اسلام (ص) در مقام تجلیل و قدردانی از دخترش حضرت زهرا (س) و مقامات او، بارها درباره اش، در حضور و در غیابش این جمله را بر زبان آورده بود که: فداک ابوک، «فداها ابوها» (پدرش به قربانش) امام کاظم (ع)، پدر بزرگوار حضرت معصومه (س) نیز به مناسبتی درباره وی چنین جمله ای فرمود! آن جا که جمعی از شیعیان برای دریافت پاسخ به پرسش های خود، وارد مدینه شدند تا به محضر امام کاظم (ع) برسند، آن حضرت در مسافرت بود. 

آنها ناگزیر بودند، از آن سفر مراجعت کنند. از این روی سؤالات خود را نوشتند و به افراد خانواده امام کاظم (ع) تحویل دادند تا در سفر بعد، جواب آن را دریافت نمایند. هنگام خداحافظی، دیدند حضرت معصومه (س) که حدود 6 سال داشت، پاسخ سوالات آنها را نوشته و آماده نموده است! بسیار شادمان شدند و آن نامه را تحویل گرفتند. 

هنگام مراجعت، در بین راه با امام کاظم (ع) که از سفر باز می گشت، ملاقات کردند و ماجرا را به عرض امام رساندند، امام (ع) آن نوشته را از آنها طلبید و مطالعه فرمود و پاسخهای دخترش فاطمه(س) را درست یافت، آنگاه ضمن تمجید و تجلیل از دختر گرامی اش و تصدیق پاسخهای او، سه بار فرمود: «فداها ابوها» (پدرش فدایش باد). این حادثه شگفت، مبین آن است که حضرت معصومه (س) همچون حضرت صدیقه طاهره، فاطمه زهرا (س) «عالمه غیرمعلمه» است و در خردسالی از رشد، شناخت، علم و کمال بالایی برخوردار بوده است. 

سوالاتی در مورد مقام عصمت فاطمه معصومه (س) 

طبق نص صریح علمای رجال در میان فرزندان امام کاظم (ع) بعد از امام رضا (ع) کسی در شرافت و فضیلت همسنگ و همتای فاطمه معصومه (س) نمی باشد. در شان و جلالت و فضیلت او همین بس که وقتی نزد امام صادق (ع) بحث قم و شرافت آن پیش آمد، امام صادق (ع) فرمود: «الا وان قم الکوفه الغیره، الا ان الجنه ثمانیه ابواب، ثلاثه منها الی قم، نقبض فیها امراه هی من ولدی و اسمها فاطمه بنت موسی، و تدخل بشفاعتها الجنه باجمعهم». 216 

«قم کوفه کوچک است و بهشت هشت در دارد، سه در از آنها به روی قم باز است و بانویی از فرزندان من در آن جا دفن خواهد شد که فاطمه دختر موسی نام دارد و با شفاعت وی همه شیعیان وارد بهشت می­شوند». شفاعت جمیع شیعیان مقام والایی است که به اشخاص عادی، اعطا نمی شد. چنانکه فراز پایانی زیارتنامه حضرت معصومه (س) طبق نقل امام هشتم (ع) به این حقیقت اشاره دارد: یا فاطمه اشفعی لی فی الجنه فان لک عندا... شان من الشان. 

یکی از القاب مشهور حضرت فاطمه، دختر موسی بن جعفر (ع) «معصومه» است که این سؤال را در پی دارد که آیا این لقب، به دلیل «عصمت» آن بزرگوار است؟ در پاسخ باید گفت: آری! آن گونه که در روایت آمده، حضرت علی بن موسی الرضا (ع) فرمود: «من زار المعصومه بقم کمن زارنی». هرکس معصومه (س) را در قم زیارت کند، مثل کسی است که مرا زیارت کرده است. 

امام رضا (ع) در این روایت، دو مطلب را بیان فرمود: اول اینکه: آن حضرت را به لقب معصومه نامید. دوم اینکه: زیارتش را همسنگ زیارت خودش، (یعنی امام معصوم) قرار داد. از آن جایی که سخنان امام (ع) از گزاف و اغراق و غلو منزه است، این سخن گهربار بر عصمت حضرت معصومه (س) دلالت دارد. 

همچنین بر اساس روایاتی که از امام صادق و امام رضا و امام جواد (صلوات­ا... علیهم) رسیده است که فرمودند: 
همانا پاداش زیارت فاطمه معصومه در قم بهشت است. این گویای جایگاه رفیع آن حضرت است. چنانکه امام رضا (ع) به سعد قمی فرمود: ای سعد ما را قبری در نزد شماست. سعد می گوید: عرض کردم فدایت شوم! منظورتان قبر فاطمه دختر موسی بن جعفر (ع) است؟ فرمود: " آری، هرکس او را زیارت کند در حالی که عارف به حق او باشد، وارد بهشت می شود". چنانکه زیارت قبور مطهر و متبرک همه معصومین (ع) چنین است که اگر عارفا بحقوقهم باشد! زائر، شایسته پاداش ورود به بهشت می شود.
زن فارس بازدید : 462 شنبه 25 شهریور 1391 نظرات (0)

برای ازدواج کردن دلایل بسیاری وجود دارد، اما برای ازدواج نکردن دلیل آوردن اغلب سخت و مشکل است. دلایلی هست که فرد به خاطر آنها ازدواج می کند، ولی همان دلایل می تواند ازدواج را با مشکلات و تضادهای قابل توجهی رویاروی کند.


دلایل نادرست ازدواج عبارتند از :
1 - شورش بر علیه والدین
تعارض با والدین، می تواند یکی از دلایلی باشد که فرد جوان را بسوی ازدواج سوق دهد. وقتی فردی در خانواده ای زندگی می کند که والدین او اهانت کننده و تحقیر کننده هستند، بنظر می رسد که ازدواج انتخاب  موجهی باشد. آنهایی که در آتش تعارض های طولانی مدت والدین سوخته اند، آنهایی که قربانی پدر و مادری معتاد بوده اند و آنهایی که قربانی آزارهای جسمانی ، هیجانی و جنسی در خانواده بوده اند، دلایل موجهی دارند تا از خانواده به نحوی بگریزند و از آن دور شوند. اما آیا داشتن دلیل موجه برای ترک خانواده ضرورتا دلیل موجهی برای ازدواج است؟

در این گونه موارد بهتر است که افراد استقلال شخصی خود را بسط دهند و با خانواده خود روبرو شوند، به روابط خود و خانواده خود بیندیشند و برای مشکلات و مسایل راه حلی بیابند، تا اینکه درگیر ازدواج شوند و یا به فکر ازدواج باشند. با ازدواج می توان از یک شرایط فاجعه بار گریخت اما با چه بهایی؟ تحقیقات نشان می دهد که بسیاری از افراد که از آزار والدین به ازدواج پناه برنده اند، ازدواج آنها نیز آزار دهنده بوده است. 
 
2 - جستجوی استقلال
جوانان به اینکه روی پای خود بایستند و کارهایشان را خودشان انجام دهند و یا مستقل باشند، کشش و علاقه زیادی دارند. اما استقلال امری است که فرد، فقط به تنهایی می تواند به آن برسد. با اتکای به همسر، فرد به استقلال نخواهد رسید. بسیاری هستند که ازدواج می کنند تا مستقل شوند، اما مستقل شدن سال ها وقت می برد و امری است وابسته به خود فرد تا هرچه بیشتر، روی پای خود بایستد.
 
3 - التیام یک ارتباط شکست خورده
این مورد، از موضوعاتی است که شناسایی آن در دیگران راحت تر از شناسایی آن در خودمان است. پاسخ رایج به هشدارهای دیگران معمولا این است که " نه! من می فهمم که شما چه می گویید، اما این مورد فرق دارد. " ما تمایل داریم که ارتباط جدید و آمیخته با عشق را تنها از منظر وجوه مثبت بنگریم و از اینکه ممکن است این ارتباط واکنش به یک ارتباط قبلی باشد می پرهیزیم و غفلت می کنیم. فردی که در موقعیت التیام است، ممکن است برای حمایت هیجانی نیاز به یک ارتباط دیگر داشته باشد. ازدواج زمانی موفق تر خواهد بود که دو نفر ((بخواهند)) ازدواج کنند. تا اینکه ((نیاز)) به ازدواج داشته باشند. ارتباطی که براساس التیام یکی از دو نفر شکل گیرد، از همان آغاز در معرض خطر است، چرا که عاطفه بین آن دو نه تنها به دلیل دوستی و عشق، نیست بلکه به خاطر شفا بخشی و التیام زخمها و جراحات ارتباط دیگری است که قبلا رخ داده است.
 
4 - فشار خانواده یا اجتماع
برخی از خانواده ها مطابق آداب، فرهنگ و عرف خود برای ازدواج به جوانان فشار می آورند. در یک جامعه شهری و تحصیل کرده، این فشار می تواند نامحسوس و ظریف باشد. اما در جامعه ای دیگر با صراحت و به طور مستقیم از جوان می خواهند که ازدواج کند. خانم ها بیشتر در معرض این استرس هستند. بسیاری از وقتی که شهر خود را ترک می کنند و به دانشگاه می روند، پس از مدتی شاهد ازدواج هم کلاسی‌های دوره دبیرستان خود خواهند بود. که حتی بچه دار نیز شده اند و همین می تواند بر آنها فشار روانی و استرس وارد کند. در ازدواج نباید عجله کرد. معمولا شتاب در ازدواج به ارتباط شاد و سالمی منجر نمی شود. افرادی که با دلایل درست سعی در انتخاب همسر دارند نباید تسلیم این فشارها شوند.

5 - نیاز جنسی
ازدواج تنها به دلیل رفع نیاز جنسی احتمالا نمی تواند به ازدواج موفقی منجر شود. چرا که دیگر عوامل مرتبط با ازدواج، معمولا از چشم دور می ماند. در این گونه  ازدواج، زیبایی های ظاهری همسر بیشتر مد نظر قرار می گیرد و شتاب و عجله نیز عامل تاثیر گذار منفی دیگری است. در فرهنگ عامه، به اشتباه ، باور بر این است که عدم ارضای نیاز جنسی سبب برخی بیماری های روانی می شود. مثلا برای بهبود حال بیماران روانی، برخی توصیه به ازدواج می کنند که نه تنها حال بیمار را بهبود نخواهد بخشید، بلکه استرس و فشار روانی بیشتری را ایجاد خواهد کرد.
 
6 - احساس کمبود و تهی بودن
گاهی افرادی که هدفی را در زندگی دنبال نمی کنند، نمی دانند که از زندگی چه می خواهند، احساس ناکامی می کنند و از زندگی خود راضی نیستند، برای حل این مشکلات به ازدواج روی می آورند، که قطعا دلیل نادرستی برای ازدواج است.
 
7 - احساس گناه
گاهی در رابطه با یک نفر احساس گناه می کنیم و به دلیل احساس گناه یا احساس ترحم با او ازدواج می کنیم. احساس گناه یا احساس ترحم به هر دلیلی که ایجاد شده باشد، یک دلیل نادرست برای ازدواج است. 

منبع :تبیان
زن فارس بازدید : 482 سه شنبه 21 شهریور 1391 نظرات (0)

آیا شرایط جامعه کنونی این اجازه را به ما می‌دهد که سنت ازدواج را کاملا طبق آموزه‌های دینی‌مان‌، به هنگام اجرا کنیم؟ این پرسش را با دکتر محسن ایمانی، استاد دانشگاه تربیت مدرس درمیان گذاشتیم که از نظرتان می‌گذرد.


_ با توجه به اینکه رسیدن به سن ازدواج منوط به فراهم بودن شرایطی است که تحولات اجتماعی آنها را به‌وجود می‌آورد و در تشکیل یک خانواده ایده‌آل مؤثر است؛ مثلا تحصیلات زوجین، شغل مناسب و درآمد قابل‌قبول، آیا باز هم در چنین شرایطی می‌توان بالا رفتن سن ازدواج را نگران‌کننده دانست؟
اگر ما به مسئله از این زاویه نگاه کنیم که هرچیزی زمان و فصل معینی دارد و اگر از زمانش بگذرد شادابی و تازگی خود را از دست می‌دهد ازدواج هم همین‌طور است. چنانچه پیام‌آور اسلام می‌فرماید که هنگامی که دختران به سن رشد رسیدند مقدمات ازدواج ایشان را فراهم کنید والا مانند میوه‌های مانده بر درخت دچار آسیب می‌شوند.
ما باید جامعه و مناسبات اجتماعی را در جهت به‌ سامان‌ کردن امر ازدواج قرار دهیم نه اینکه به این مناسبات اجازه به‌ تاخیر انداختن آن‌ را بدهیم چون نیاز جنسی از نیازهای اولیه بشر است و سرکوب آن باعث یک مجموعه استرس‌ها و فشارهای روانی می‌شود به همین خاطر باید به راهکارها و راه‌حل‌های این معضل اندیشید. مثلا ازدواج را در دوران دانشجویی باید با حمایت اقتصادی خانواده‌ها و البته حمایت اساسی دولت ترویج کرد و باتوجه به پتانسیل‌های فرد شرایط ازدواج را فراهم کنیم.
ثروتمندان نیز می‌توانند به‌ عنوان امری نیکو موجبات ازدواج جوانان را از طریق شایسته فراهم آورند نه اینکه بگوییم چون ازدواج نیازمند شرایطی مانند اشتغال و در‌آمد است آن را به تاخیر بیندازیم.
به تاخیر انداختن ازدواج آن هم برای مدت طولانی می‌تواند مشکلاتی را برای جامعه ایجاد کند که از آن جمله می‌توان به روابط آسیب‌زای دختر و پسر اشاره کرد. اگر ازدواج به هنگام صورت گیرد می‌تواند آرامش را برای زوجین به‌ ارمغان آورد و از ناهنجاری‌های رفتاری مانند پرخاش و تندخویی جلوگیری کند.

_ آیا نمی‌توان به بالا رفتن سن ازدواج کمی خوش‌بینانه نگریست و بلوغ کامل عقلی زوجین را از محاسن آن برشمرد؟
البته طبیعی است که با بالا رفتن سن ازدواج، رشد عقلی انسان بیشتر شود اما در همه موارد اینطور نیست. نکته مهم اینجاست که در کنار عقل، غرایز و عواطف نیز وجود دارد و عقل در کنار این دو عنصر است که رشد پیدا می‌کند و نمی‌توان انتظار داشت که بدون تجربه مسائل احساسی و غریزی به کمال و بلوغ عقلی دست یابیم. امیر‌ مؤمنان می‌فرماید: کسی که نفس خود را تهذیب نکند از عقل بهره شایسته نمی‌برد. کسی که در برآوردن نیازهای غریزی خود دچار مشکل است، فرصت و توان پرداختن به مسائل عقلی را کمتر دارد، در حالی‌ که اگر ما موجبات ازدواج جوانان را فراهم کنیم این زمان و فرصت می‌تواند صرف امور عقلی و همچنین رشد و بالندگی شود. البته لازمه ازدواج، رشد عقلی است و نمی‌توان بلوغ جنسی را به تنهایی شرط ازدواج دانست اما تاخیر در ازدواج عامل بلوغ فکری نیست.

_ با توجه به مشکلات اقتصادی و وجود تورم آیا باز هم منطقی است که این‌قدر جوانان را به ازدواج ترغیب کنیم؟
بله، هر اندازه هم که سن ازدواج بالا رود، باید جوانان را به ازدواج ترغیب کنیم. ما اگر همه فشار مالی تشکیل خانواده را بر دوش جوانان بگذاریم مسلما دشوار است اما باید روی کمک‌های دولت و خیرین هم حساب کنیم؛ مانند همین طرح مسکن مهر و وام ازدواج که اکنون وجود دارد. طرح بازنشستگی پیش از موعد نیز می‌تواند به اشتغال جوانان کمک کند. همچنین خانواده‌ها می‌توانند در حمایت مالی جوانان بکوشند. به‌ عنوان مثال وقتی دختر و پسری در خانه پدرشان هستند، پدر متقبل خرج آنهاست، حال چه اشکال دارد که همین کمک بعد از ازدواج در اختیار آنان گذاشته شود تا بتوانند زندگی را اداره کنند. ما همانطور که برای حفظ سرمایه‌های ملی خود تلاش می‌کنیم باید برای بهبود زندگی جوانان که سرمایه‌های با ارزش‌تری هستند بکوشیم.

_ روانشناسان بالا رفتن سن ازدواج را چگونه بررسی می‌کنند؟
در روانشناسی مسئله تأمین نیازها، بحثی اساسی و جدی است. ما می‌گوییم اگر جوانی به بلوغ جنسی و همچنین رشد عقلانی رسیده باشد آمادگی ازدواج را دارد و اگر ما بتوانیم برای این فرد مقدمات ازدواج را فراهم کنیم گام مثبتی برداشته‌ایم. تاخیر در ازدواج موجبات افسردگی و استرس‌های روانی را فراهم می‌کند.

_ چه زمانی بالا رفتن سن ازدواج به‌عنوان یک آسیب اجتماعی مطرح می‌شود؟ درباره مصادیق آن توضیح بفرمایید.
وقتی فرد از لحاظ جنسی و عقلی به سن ازدواج رسید در چنین شرایطی تاخیر در ازدواج باعث مجموعه‌ای از اختلالات روحی و رفتاری می‌شود. همین وسواس رفتاری باعث اختلال در انجام امور شغلی فرد می‌‌شود. 
آسیب دیگر در بحث بالا رفتن سن ازدواج آن است که فرد درصدد بر می‌آید تا نیازهای خود را از طریق غیر اجتماع‌ پسند ارضا کند، مانند مزاحمت‌های خیابانی و روابط خارج از عرف و شرع در قالب دوستی که از مصادیق این معضل است؛ یا بسیاری از خشونت‌های اجتماعی و همچنین خودکشی‌ها ریشه در عدم‌ ارضای نیازهای روحی و روانی در سایه ازدواج دارد. 
پرخاشگری‌ها هم نوعی از اختلالاتی هستند که از همین موضوع ناشی می‌شوند.

_ تحولات اجتماعی و سیاسی در ایران و همچنین گسترش رسانه‌های ارتباطات جمعی باعث شده جامعه تا حدودی یکدستی فرهنگی خود را از دست بدهد که این یکی از تبعات طبیعی دوران مدرنیته است. این امر موجب شده که جوانان در انتخاب فردی که با معیارهای فکری و اخلاقی‌شان همخوانی داشته باشد دچار مشکل یا نوعی وسواس شوند که این خود یکی از عوامل به‌تاخیر افتادن سن ازدواج است. شما این بحث را چگونه تحلیل می‌کنید؟
جامعه‌شناسان از معضلی به نام جابه‌جایی فرهنگی سخن می‌گویند و آن هنگامی است که عنصر بیگانه‌ای درون فرهنگ نفوذ کند که با سایر عناصر آن سنخیت ندارد. این امر باعث نوعی تضاد می‌شود. مثلا وقتی جوانی از الگوهای بیرون از جامعه تقلید می‌کند در جامعه خود با عدم‌ پذیرش مواجه می‌شود. این احساس باعث سرخوردگی و ناراحتی در فرد می‌شود. ما باید جوانان را متقاعد کنیم که در فرهنگ خودی جویای هویت باشند نه فرهنگ بیگانه. در این صورت ما می‌توانیم با اشاعه این فرهنگ جوانان را در انتخاب کمک کنیم.

_ عوامل افزایش سن ازدواج و راهبردهای کاهش آن چیست؟
نخست آنکه والدین نسبت به سن ازدواج نگرش واقعی‌تری داشته باشند و درصورت اعلام نیاز فرزندان واکنشی منطقی از خود نشان دهند. ایجاد اشتغال و مسکن نیز همانطور که گفته شد از اولویت‌های بحث گسترش ازدواج بهنگام است.
کنار گذاشتن بهانه‌هایی همچون تمام نشدن تحصیلات و سربازی نیز می‌تواند به تسریع ازدواج کمک کند. دولت نیز باید طرح سربازی در شهر وطن افراد را جدی‌تر دنبال کند.
خود فرد نیز با اصلاح نگرش نسبت به سن ازدواج باید این مسئله را در نظر بگیرد که در سن شادابی تشکیل خانواده دهد که بتواند با حوصله و انرژی بیشتری به تربیت فرزندان پرداخته و شکاف سنی بین نسل‌ها را کاهش دهد. گذشته از همه اینها، ازدواج در اسلام امری واجب و پسندیده بر شمرده شده است.

منبع : همشهری
زن فارس بازدید : 1537 پنجشنبه 16 شهریور 1391 نظرات (1)

یک میلیاردر ایرانی که با همسر خود از چند سال پیش در انگلستان زندگی می‌کند، به خاطر رابطه پنهانی‌اش با یک دختر جوان انگلیسی خبرساز شده و ماجرای عاشقانه‌اش با انعکاس در مطبوعات به جنجال کشیده است. 


هوشنگ به نوشته مطبوعات انگلیس و سایت‌‌های خبری تصمیم گرفته بود با داشتن همسر ایرانی‌اش با دختر انگلیسی هم ازدواج کند و به همین خاطر این تاجر ثروتمند با همسرش اختلاف و درگیری خانوادگی پیدا کرده است.

 گفته می‌شود دختر انگلیسی از هوشنگ باردار شده و هوشنگ قصد ازدواج با او را دارد. اما قوانین انگلستان چنین ازدواجی را غیرممکن می‌داند و از سوی دیگر همسر این تاجر ثروتمند برای طرح شکایت و جلوگیری از ازدواج دوم شوهرش به دادگاه مراجعه کرده است. 

گفته می‌شود که این تاجر ایرانی 35 سال است که با همسر اول خود ازدواج کرده و پس از ارتباط با دختر انگلیسی خانه خود را ترک کرده و به خانه 2/1 میلیون پوندی این زن برای ادامه زندگی نقل مکان کرده است. 

اقدس همسر ایرانی این ثروتمند در طول دادرسی پرونده شکایت از شوهر خود گفته است که شوهرش هرگز از ارتباط با زن دیگری با او سخن نگفته و مدت 35 سال با تقلب و دروغ با او زندگی کرده است. ثمره ازدواج اقدس و هوشنگ 3 فرزند است.

 اقدس در دادگاه گفته که هوشنگ نسبت به او و فرزندانش بی‌توجهی کرده و با تقلب و دروغ موضوع رابطه با زن انگلیسی را از آنها پنهان کرده است و حالا این زن برای بار دوم از او باردار است و این موضوع مدت‌هاست که زندگی خانوادگی آنها را تحت‌الشعاع قرار داده است. 

وی اضافه کرده که شوهرش به طور قانونی با کاترینا ازدواج نکرده اما برای او آپارتمان لوکس و گرانبهایی در بریستول تهیه کرده و آنها در آنجا با هم زندگی می‌کنند و کاترینا در حال حاضر با نام لیدی در این خانه ساکن است. 

اقدس در دادگاه گفته که شوهرش برای ترک خانه از او ایراد گرفته و موضوع پخت‌وپز وی را مطرح کرده و به خانه دختر انگلیسی نقل مکان کرده است.

 اقدس به قاضی گفته از مدت‌‌ها پیش احساس می‌کرده که شوهرش به او خیانت می‌کند اما پس از مطلع شدن از بارداری دوم کاترینا دیگر نمی‌تواند سکوت کند. این تاجر ایرانی از کاترینا یک پسر دوساله هم دارد. 

زن ایرانی این مرد می‌گوید باید شوهرش یک خانه 3 خوابه برای او و فرزندانش تهیه کند. 

یک اتومبیل برایشان بخرد و مبلغی برای مخارج زندگی‌شان هر ماه بپردازد و ابتدا او را طلاق بدهد و سپس با زن انگلیسی ازدواج کند در حالی که هوشنگ می‌خواهد هر دو زن را با هم داشته باشد و همسر اول خود را طلاق ندهد. 

درضمن اقدس بیان کرده که شوهرش به هیچ یک از تعهدات مالی خود عمل نکرده به همین علت نگران است که او و فرزندانش بی‌خانمان شوند در صورتی که همسرش به همراه هوويش در آپارتمانی لوکس زندگی می‌کنند. 

اقدس به قاضی پرونده خود عنوان کرده که عشق بی‌قید و شرطی نسبت به همسرش داشته و تنها وقتی 19 سال سن داشته با او ازدواج کرده و بهترین سال‌‌های زندگی‌اش را تباه کرده است و آنچه مهم است با تمام ثروتی که شوهرش دارد آنها در خانه متوسطی با شرایط نه‌چندان مطلوب زندگی می‌کنند و شوهرش به هیچ یک از تعهدات مالی و اخلاقی خود عمل نکرده و پایبند نبوده است. 

ماجرای اختلاف این زن و شوهر هنوز در دادگاه تحت بررسی است.       

روزنامه ایران
زن فارس بازدید : 352 چهارشنبه 15 شهریور 1391 نظرات (0)

برای ازدواج کردن دلایل بسیاری وجود دارد، اما برای ازدواج نکردن دلیل آوردن اغلب سخت و مشکل است. دلایلی هست که فرد به خاطر آنها ازدواج می کند، ولی همان دلایل می تواند ازدواج را با مشکلات و تضادهای قابل توجهی رویاروی کند.


دلایل نادرست ازدواج عبارتند از:

-شورش بر علیه والدین: تعارض با والدین، می تواند یکی از دلایلی باشد که فرد جوان را بسوی ازدواج سوق دهد. وقتی فردی در خانواده ای زندگی می کند که والدین او اهانت کننده و تحقیر کننده هستند، بنظر می رسد که ازدواج انتخاب  موجهی باشد. آنهایی که در آتش تعارض های طولانی مدت والدین سوخته اند، آنهایی که قربانی پدر و مادری معتاد بوده اند و آنهایی که قربانی آزارهای جسمانی ، هیجانی و جنسی در خانواده بوده اند، دلایل موجهی دارند تا از خانواده به نحوی بگریزند و از آن دور شوند. اما آیا داشتن دلیل موجه برای ترک خانواده ضرورتا دلیل موجهی برای ازدواج است؟

در اینگونه موارد بهتر است که افراد استقلال شخصی خود را بسط دهند و با خانواده خود روبرو شوند، به روابط خود و خانواده خود بیندیشند و برای مشکلات و مسایل راه حلی بیابند، تا اینکه درگیر ازدواج شوندو یا به فکر ازدواج باشند. با ازدواج می توان از یک شرایط فاجعه بار گریخت اما با چه بهایی؟ تحقیقات نشان می دهد که بسیاری از افراد که از آزار والدین به ازدواج پناه برنده اند، ازدواج آنها نیز آزار دهنده بوده است.  

-جستجوی استقلال: جوانان به اینکه روی پای خود بایستند و کارهایشان را خودشان انجام دهند و یا مستقل باشند، کشش و علاقه زیادی دارند. اما استقلال امری است که فرد، فقط به تنهایی می تواند به آن برسد. با اتکای به همسر، فرد به استقلال نخواهد رسید. بسیاری هستند که ازدواج می کنند تا مستقل شوند، اما مستقل شدن سال ها وقت می برد و امری است وابسته به خود فرد تا هرچه بیشتر، روی پای خود بایستد.

فردی که در موقعیت التیام است، ممکن است برای حمایت هیجانی نیاز به یک ارتباط دیگر داشته باشد. ازدواج زمانی موفق تر خواهد بود که دو نفر ((بخواهند)) ازدواج کنند. تا اینکه ((نیاز)) به ازدواج داشته باشند

-التیام یک ارتباط شکست خورده: این مورد، از موضوعاتی است که شناسایی آن در دیگران راحت تر از شناسایی آن در خودمان است. پاسخ رایج به هشدارهای دیگران معمولا این است که " نه! من می فهمم که شما چه می گویید، اما این مورد فرق دارد. " ما تمایل داریم که ارتباط جدید و آمیخته با عشق را تنها از منظر وجوه مثبت بنگریم و از اینکه ممکن است این ارتباط واکنش به یک ارتباط قبلی باشد می پرهیزیم و غفلت می کنیم.میگنا دات آی  آر .فردی که در موقعیت التیام است،ممکن است برای حمایت هیجانی نیاز به یک ارتباط دیگر داشته باشد. ازدواج زمانی موفق تر خواهد بود که دو نفر ((بخواهند)) ازدواج کنند. تا اینکه ((نیاز)) به ازدواج داشته باشند.ارتباطی که براساس التیام یکی از دو نفر شکل گیرد، از همان آغاز در معرض خطر است، چرا که عاطفه بین آن دو نه تنها به دلیل دوستی و عشق، نیست بلکه به خاطر شفا بخشی و التیام زخمها و جراحات ارتباط دیگری است که قبلا رخ داده است.

-ازدواج زمانی موفق تر خواهد بود که دو نفر ((بخواهند)) ازدواج کنند. تا اینکه ((نیاز)) به ازدواج داشته باشند.

-فشار خانواده یا اجتماع: برخی از خانواده ها مطابق آداب، فرهنگ و عرف خود برای ازدواج به جوانان فشار می آورند. در یک جامعه شهری و تحصیل کرده، این فشار می تواند نامحسوس و ظریف باشد. اما در جامعه ای دیگربا صراحت و به طور مستقیم از جوان می خواهند که ازدواج کند. خانم ها بیشتر درمعرض این استرس هستند. بسیاری از وقتی که شهر خود را ترک می کنند و به دانشگاه می روند، پس از مدتی شاهد ازدواج هم کلاسی‌های دوره دبیرستان خود خواهند بود. که حتی بچه دار نیز شده اند و همین می تواند بر آنها فشار روانی و استرس وارد کند. در ازدواج نباید عجله کرد. معمولا شتاب در ازدواج به ارتباط شاد و سالمی منجر نمی شود. افرادی که با دلایل درست سعی در انتخاب همسر دارند نباید تسلیم این فشارها شوند.

ازدواج تنها به دلیل رفع نیاز جنسی احتمالا نمی تواند به ازدواج موفقی منجر شود. چرا که دیگر عوامل مرتبط با ازدواج، معمولا از چشم دور می ماند. در این گونه ازدواج، زیبایی های ظاهری همسر بیشتر مد نظر قرار می گیرد و شتاب و عجله نیز عامل تاثیر گذار منفی دیگری است

-نیاز جنسی: ازدواج تنها به دلیل رفع نیاز جنسی احتمالا نمی تواند به ازدواج موفقی منجر شود. چرا که دیگر عوامل مرتبط با ازدواج، معمولا از چشم دور می ماند. در این گونه  ازدواج، زیبایی های ظاهری همسر بیشتر مد نظر قرار می گیرد و شتاب و عجله نیز عامل تاثیر گذار منفی دیگری است. در فرهنگ عامه، به اشتباه ، باور بر این است که عدم ارضای نیاز جنسی سبب برخی بیماری های روانی می شود. مثلا برای بهبود حال بیماران روانی، برخی توصیه به ازدواج می کنند که نه تنها حال بیمار را بهبود نخواهد بخشید، بلکه استرس و فشار روانی بیشتری را ایجاد خواهد کرد.

-احساس کمبود و تهی بودن: گاهی افرادی که هدفی را در زندگی دنبال نمی کنند، نمی دانند که از زندگی چه می خواهند، احساس ناکامی می کنند و از زندگی خود راضی نیستند، برای حل این مشکلات به ازدواج روی می آورند، که قطعا دلیل نادرستی برای ازدواج است.

-احساس گناه: گاهی در رابطه با یک نفر احساس گناه می کنیم و به دلیل احساس گناه یا احساس ترحم با او ازدواج می کنیم. احساس گناه یا احساس ترحم به هر دلیلی که ایجاد شده باشد، یک دلیل نادرست برای ازدواج است.  

منبع: میگنا و نشریه پیام مشاور
زن فارس بازدید : 487 چهارشنبه 15 شهریور 1391 نظرات (0)

زن و مرد متاهلی که از زندگی مشترک خود ناراضی بودند بعد از آشنایی با یکدیگر نقشه قتل شوهر زن را طراحی و اجرا کردند. 


کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی استان فارس روز 16 اردیبهشت سال گذشته جنازه مردی را در جاده‌ای اطراف مرودشت پیدا و هنگامی که لباس‌های او را جست‌وجو کردند نامه‌ای را دیدند که روی آن نوشته شده بود: «من تصادف کرده‌ام.» متوفی هیچ مدرک شناسایی همراه نداشت و معلوم نبود چگونه این نامه را نوشته است. 

متخصصان پزشکی قانونی وقتی جسد را تحویل گرفتند با انجام آزمایش‌های لازم به این نتیجه رسیدند که مرد ناشناس بر اثر اصابت ضربات جسمی سخت به سرش به قتل رسیده است. 

کارآگاهان بعد از اطلاع از نحوه مرگ این مرد به تلاش برای افشای هویت او ادامه دادند و سرانجام فهمیدند مقتول سرایدار مدرسه بود و منصور نام داشت. همسر منصور به نام فریبا وقتی تحت بازجویی قرار گرفت مدعی شد از نحوه مرگ شوهرش بی‌اطلاع است.

 از سوی دیگر کارشناسان خط‌شناسی وقتی نامه کشف‌شده در جیب مقتول را با نمونه دیگری از دستخط او که در خانه‌اش پیدا شده بود مطابقت دادند، اعلام کردند به طور حتم این نامه را خود منصور نوشته است. 

تمامی شواهد نشان می‌داد منصور پس از آنکه به محل جنایت انتقال یافته برای نوشتن آن نامه تحت فشار قرار گرفته و سپس به کام مرگ کشانده شده است. اجرای این نقشه جنایتکارانه به بیش از یک نفر نیاز داشت و قطعا قاتلان از پیش برای کشتن منصور برنامه‌ریزی کرده و در این مدت نیز تمامی ردپاهای خود را از بین برده بودند با این وجود افسران جنایی به تفحص‌های خود ادامه دادند.

 نحوه وقوع قتل نشان می‌داد به احتمال زیاد کشمکش‌های خانوادگی در این ماجرا دخیل است. ماموران وقتی روابط منصور و فریبا را بررسی کردند متوجه شدند این زوج از مدت‌ها قبل با هم به شدت اختلاف داشتند. افشای این موضوع سبب بازداشت زن جوان شد و او در بازجویی‌های فنی‌ـ‌پلیسی اسرار قتل شوهرش را فاش کرد. 

فریبا گفت: «ما به دلیل مشکلاتی که منصور داشت نمی‌توانستیم صاحب فرزند شویم و بر سر این موضوع با هم اختلاف پیدا کردیم و به تدریج کار به جایی رسید که همیشه با هم دعوا و درگیری داشتیم. در همین اوضاع و احوال با مردی به نام علی که او هم متاهل بود اما با همسرش اختلاف داشت آشنا شدم.

 ما چند باری با هم درددل کردیم و از مشکلات‌مان گفتیم. کم‌کم علاقه‌ای بین ما ایجاد شد و به این نتیجه رسیدیم که اگر با هم ازدواج کنیم زندگی خوبی خواهیم داشت اما شوهر من بزرگ‌ترین مانع سر راه‌مان بود و چاره‌ای جز از بین بردن او نداشتیم به همین دلیل نقشه‌ای کشیدیم و منصور را کشتیم.»

کارآگاهان در ادامه علی را نیز بازداشت کردند. این مرد هم به قتل اقرار کرد و به بازسازی صحنه جنایت پرداخت. در ادامه پرونده تکمیل شد و در اختیار قضات دادگاه کیفری استان فارس قرار گرفت. 

در جلسه رسیدگی به این پرونده که دو روز قبل برگزار شد اولیای‌دم مقتول خواستار قصاص قاتل شدند سپس علی با ایستادن در جایگاه اتهامش را قبول کرد و گفت: «من برای اینکه بتوانم با فریبا زندگی کنم قبول کردم شوهر او را بکشم. روز حادثه فریبا همسرش را به بهانه گردش و تفریح به خارج از شهر کشاند و در آنجا ضربه‌ای به سر او زدم و وی را کشتم.»

در ادامه این جلسه فریبا نیز گفت: «علی قبل از اینکه شوهرم را بکشد او را مجبور کرد در نامه‌ای بنویسد تصادف کرده است بعد نامه را در جیب او گذاشت و ما بعد از قتل فرار کردیم.»

هیات قضات بعد از شنیدن دفاعیات دو متهم ختم جلسه را اعلام کردند و برای صدور حکم وارد شور شدند. 
       
شرق
زن فارس بازدید : 517 یکشنبه 05 شهریور 1391 نظرات (0)
او بعد از اتمام ماه مبارک رمضان از سفره افطاری معروفش گفت: «الان یه 15، 16 سالی هست که سفره افطار ما در دفتر کارمان به راه است. حسن این سفر ما هم این بوده که نیازی نیست کسی را دعوت کنیم. هر کس دوست داشته باشد می تواند بیاید. به قول معروف می گویند اگر یک روزه دار را افطاری بدهی، ثوابش خیلی زیاد است. به خاطر همین من تا زنده باشم، دوست دارم این سفره افطار ما به راه باشد. در سال های بعد هم افطار می دهیم و هر کس دوست داشت می تواند پیش ما بیاید.»

 گفت‌وگوی متفاوت با علی پروین/ مامان نصرت نمی‌گذاشت ازدواج کنم/ با دوچرخه شیرین‌کاری می‌کردم
بحث که به خورد و خوراک کشیده شد، علی پروین سریع رفت سراغ غذای مورد علاقه اش: «خب من عاشق آبگوشتم، مخصوصا آبگوشت های مامان نصرت.»

ناخواسته بحث در ادامه به قدیم ها می رود، یعنی زمانی که علی پروین شب ها با توپ فوتبال می خوابید. سلطان قرمزها اما ترجیح می دهد از همین حال بگوید: «هر کسی یه عشقی داره. همین الان نوه من شب ها با توپ می خوابه. در زعفرانیه هم که بودیم، همین محمدمان شب ها توپ را بغل می کرد و می خوابید. یه نوه هم دارم به اسم نازگل که از فوتبال بدش می آید و اصلا طرف توپ نمی رود  و شب ها با عروسکش می خوابد.»

وقتی از پروین درباره رمز محبوبیتش می پرسند، لبخندی می زند و پاسخ می دهد: «ما با مردم بزرگ شدیم. در اتاق مان هم رو به کسی بسته نیست. هرکس کمکی بخواهد می تواند پیش ما بیاید. تا آنجا هم که بتوانیم به مستضعف ها کمک می کنیم. بابا طرف 3 میلیون بدهکار است گوشه زندان خوابیده. آدم باید به آنها کمک کند. فکر کنم چون ما به این مسایل توجه داریم، بین مردم محبوب هستیم.»

پروین از مردم هم چنین خواسته ای دارد: «انصافا اگر از دست آنها هم کاری برمی آید برای مستضعفان بکنند که ثواب دارد.»

رئیس کمیته فنی پرسپولیس در ادامه به قدیم ها می رود. وقتی از او می پرسند بچه محله غریبان هستید، می گوید: «حالا شوما از کجا فهمیدی غریبان؟ بابا این خبرنگارها رفتن ته زندگی مارو در آوردن. درست گفتید، من در کوچه غریبان به دنیا آمدم. آنموقع ها ما اصلا به قهرمانی و فوتبالیست شدن فکر نمی کردم. وقتی سنم بالا رفت و 7،8 سالم شد از پارچه های ریش ریش توپ درست می کردیم و روپایی می زدیم. کم کم توپ های پلاستیکی آمد که انموقع 10،11 سالم بود. بعد خانه را عوض کردیم و رفتیم عارف و از آنجا زمین خاکی شروع شد...»
پروین اعتراف می کند برادرش محمود نقش زیادی در فوتبالیست شدن او داشت: «ایشان الان در بازار جواهری دارد. یادش به خیر. خدا مامان نصرت را بیامرزد. آنموقع ها در عارف تیم محلی داشتیم و من لباس ها را جمع می کردم و می بردم خانه که او بشوید. مادرم می گفت آخه علی من دیگر چقدر پیراهن بشورم؟ خسته شدم. محمود آقا همان موقع از من حمایت می کرد. کم کم که رفتیم تیم باشگاهی، دیگر این بحث ها نبود. خدا پدر و مادر همه را بیامرزد. الان هم هر وقت مشکلی پیش می آید و بی پول می شوم می روم بهشت زهرا سر خاک مامان نصرت و می گویم به دادم برس!»

او درباره دوچرخه معروفش هم می گوید: «یک شب رفتم خانه دیدم داداش محمود برایم یک دوچرخه خریده. تا 4،5  صبح در خیابان بودم و دوچرخه سواری می کردم. با دوچرخه شیرین کاری هم می کردم که مردم دورم جمع می شدند و نگاه می کردند!»

می گویندعلی پروین در بچگی هایش خیلی شر بود. سلطان هم قویا این مسئله را تائید می کند: «مامان نصرت خدا بیامرز می گفت این علی همان موقع که به دنیا آمد، دستش در آبگوشت بود! او به من می گفت تو خیلی اذیتم کردی که شدی علی پروین و حالا داری جبران می کنی. وقتی ما قهرمان آسیا شدیم همه خیابان را چراغانی کردند. بعد که می خواستم ازدواج کنم مامان نصرت گفت نمی گذارم. اینهمه برایت خیابان را چراغانی کرده اند، دیگر چرا عروسی بگیری؟! الان هم خیلی دوست داشتم مامان نصرت و پدرم زنده بودند.»

منبع:خبرانلاین

زن فارس بازدید : 615 یکشنبه 05 شهریور 1391 نظرات (0)
افزایش سن ازدواج،تمایل زوجهای جوان به فزرند کمتر، اشتغال زنان، مشکلات اقتصادی،اجتماعی و ... از جمله دلایلی است که‌خانواده‌ها ترجیج می‌دهند فرزندکمتری داشته باشند. 

کارشناسان پیش‌بینی می‌کنند با ادامه این روند نسل خاله، عمو،دایی و عمه تا 50 سال دیگر منقرض شود.

 خاطره کودکی هایمان تصویر کهنه ای از خانه مادر بزرگ است که حیاطش پر بود از دختر دایی و پسر خاله هایی که خاطرات خوش دوران کودکی مان را می ساختند.

خاطرات کودکی مادر و پدرهایمان اندکی از کودکی ما شلوغ تر بود و تعداد بچه های فامیل هم بیشتر. اما کودکان تنهای امروز تنها داستان های حیاط های شلوغ و عیدهای باصفای گذشته را شنیده اند. 

در گذشته های نه چندان دور تقریبا خانواده تک فرزندی اندک بود و در خانواده های سنتی داشتن فرزند بیشتر سبب دلگرمی والدین بود و به نوعی کمک حال زندگی شان به شمار می آمد. اما امروزه معدود خانواده هایی هستند که بیش از یک فرزند دارند و می توان گفت نسل خاله، عمو، دایی و عمه در حال انقراض است. مسئله ای که سبب نگرانی بسیاری از کارشناسان حوزه خانواده شده و آن را ارمغان زندگی مدرن و ماشینی امروز می دانند.

زندگی مدرن و دغدغه های تک فرزندی

محمد جمشیدی استاد جامعه شناسی تغییر در الگوهای خانواده و ارتباط های میان زنان و مردان را عامل بروز تک فرزندی می داند و  در مورد معایب تک فرزندی می گوید: درون گرایی و انزوا در کمین تک فرزندها است و مشکلاتی مانند ناتوانی در حل مسائل و حساسیت بالا از دیگر مشکلات این گروه از فرزندان است.

او ادامه می دهد: اگر والدین، مراقبتی افراطی از تک فرزند خود به عمل آورند او را به فردی ضعیف و کم تحمل تبدیل می کنند، فرزندشان از دیگران نیز انتظار خواهد داشت با او چنین رفتاری داشته باشند که این موضوع ناتوانی او را شدت خواهد بخشید. 

اگر والدین اجازه ندهند فرزندشان با احساسات سخت و ناراحت کننده رو به رو شوند یا امکان آشکار کردن این نوع احساسات را برای او فراهم نکنند، تحمل وی را برابر این نوع احساسات ضعیف خواهند کرد. حمایت بیش از حد این والدین، فرزند را با روحیه حساس و ضعیف تربیت می کند. ولی در خانواده های چند فرزندی چنین مواردی کمتر مشاهده می شود.

خلا عاطفی کودکان تنها / تهدیدی سلامت اجتماعی با تک فرزندی

تک فرزندی و عدم تمایل زوج ها به داشتن بیش از یک فرزند در آینده ممکن است تاثیر منفی در سلامت روان کودکی که بزرگسال شد، بگذارد.

این را حسن خلیلی روانشناس و از مخالفان تک فرزندی می گوید: تک فرزندی سبب می شود تا 50 سال دیگر برای نسلهای آینده داشتن عمو، خاله، عمه و دایی تاریخی شود که به نوعی مشکلات و اختلالات روانی را در پی خواهد داشت.

او ادامه می دهد: وجود یک فرزند در خانواده ها باعث می شود که این فرزند به دلیل نداشتن همبازی و یا هم صحبت در محیط خانه، دچار نوعی از خلا عاطفی شود و این خلا در کودک رشد کرده و در آینده در سلامت روان و نسل های بعدی تاثیر منفی می گذارد.

خلیلی به زوج ها توصیه می کند: در صورت فراهم بودن شرایط و در حد متعادل تا دو فرزند داشته باشند، البته داشتن دو تا سه فرزند در روند افزایش جمعیت تاثیر زیادی ندارد.

بالا رفتن سن ازدواج دلیل تک فرزندی خانواده ها

اما یکی از دلایلی افزایش تک فرزندی در میان خانواده های ایرانی بالا رفتن سن ازدواج است. مادران و پدرانی که بسیار دیر تشکیل خانواده داده اند و حالا تنها فرصت داشتن یک فرزند را دارند معمولا تفاوت سنی والدین نیز با کودکانشان بسیار بالا است .

نکته ای که زهرا شریفی متخصص زنان وزایمان نیز بر آن تاکید دارد و می گوید: سن مناسب بچه دار شدن برای خانم ها حدود 23 تا 28 سالگی است و این محدوده زمانی می تواند تا 35 سال هم ادامه داشته باشد، این محدودیت بیولوژیکی برای زنان تعیین کننده بهترین اختلاف سنی بین والدین و فرزندان است. از لحاظ زیستی و اجتماعی خارج از این محدوده فرزندپروری ایده آل به نظر نمی رسد.

او با بیان این که بارداری در سنین بالا، سلامت مادر و جنین را به خطر می اندازد می گوید: مادر در دوره 30 تا 40سال نیاز به این دارد که از لحاظ شغلی، مالی و زندگی شخصی به ثبات رسیده باشد؛ بنابراین بچه دارشدن در این شرایط شاید با بی حوصلگی، انرژی ناکافی و دیگر عواقب بارداری در سن بالا همراه شود. از آنجایی که بچه دار شدن خود حاوی استرس است و نیاز زیاد به تلاش زیاد و سازگاری با شرایط جدید دارد، بهتر است تا در سنین پایین تر از 35سال انجام شود.

به مسائلی مانند بالار فتن سن ازدواج و... می توان مشکلات اقتصادی و سیاست های کاهش جمعیت که تا سال گذشته همچنان در کشور دنبال می شد را اضافه کرد و ادامه این روش نسلی تنها را به وجود می آورد که با سنت های قدیمی ما نیزمانند دید و بازدید از فامیل در تضاد است.     

خبرگزاری مهر

زن فارس بازدید : 355 چهارشنبه 01 شهریور 1391 نظرات (0)
«پدر و مادر عزیزم سلام. ببخشید كه بدون اطلاعتون این كارو كردم. ولی تقصیر خودتون بود. من حمیدو خیلی دوست دارم و نمی تونم دوریشو تحمل كنم. تو این سه سال دوستیم با حمید غیر از خوبی و مهربونی هیچی ازش ندیدم. اون همیشه بر عكس شماها مدام ازم تعریف و تمجید می كنه و خیلی دوستم داره. نمی دونم چرا شما اینقدر سرسختانه با ازدواج ما مخالفت می كردید. اینكه حمید، مرد زندگی نیست، عقلش نمی رسه، خوشگذرونه و... بهانه هایی نبودند كه من بپذیرم. شما همه راه ها رو به روی ما بستید برای همینم ما تصمیم گرفتیم كه با هم فرار كنیم ... . »

خیلی وقت ها فرزندان گمان می كنند كه مهمترین عامل سختی ها و نرسیدن آنها به خوشبختی، والدینشان هستند. آنها تصور می كنند كه خوشبختی در یك قدمی شان است و اگر دست دراز كنند می توانند آن را بگیرند ولی مانعی بزرگ به نام والدین در مقابلشان قرار دارد.

همین تفكرات غلط و اشتباه برخی از دخترها و پسرها را بر آن می دارد كه برای رسیدن به خواسته هایشان دست به اقدامات اشتباه و خطرناكی بزنند. نمونه بسیار ملموس این قضیه مثال بالاست. دختر و پسری كه خانواده هایشان را مهمترین مانع بر سر راه رسیدن به یكدیگر و ازدواج می دانند و تنها راه دور زدن این مانع را فرار از خانه و در تنگنا قرار دادن خانواده ها می بینند. آنها تصمیم می گیرند برای رسیدن به هم از خانه فرار كنند یا بدون حضور والدین عقد نمونده و به دنبال زندگی شان بروند و یا اینكه با این فرار خانواده ها را مجبور نمایند كه از ترس آبرویشان هم كه شده با ازدواجشان موافقت نمایند. شاید در برخی از موارد این عملكرد باعث رسیدن به نتیجه دلخواه فرد شود ولی در بسیاری از موارد مشكلات عدیده دیگری برای طرفین به خصوص دختر خانم ایجاد می نماید.  

-تجاوز و تعدی به حریم دختر خانم: متاسفانه در بسیاری از موارد فرار دختر از خانه، پسر به دلیل تنها و بی سرپرست بودن وی به راحتی به خود اجازه می دهد تا به وی تجاوز نماید. در بسیاری از موارد نیز پس از تجاوز به دختر او را رها كرده و منكر ازدواج با وی و قول و قرار های قبلی شان می شود.

- گرفتار شدن در دام شبكه های قاچاق مواد مخدر یا زنان: زمانی كه دختر خانم با هزاران امید از خانه پدری فرار می كند و به دامان معشوقش پناه می برد و متاسفانه از سوی وی نیز مورد جفا قرار می گیرد، دیگر روی برگشتن به خانه پدری را نداشته migna.ir و به دلیل نداشتن سرپناه خواه ناخواه جذب شبكه های قاچاق زنان و یا مواد مخدر می شود و این یعنی گرفتار شدن در بدبختی های جدیدتر و بزرگتر.

-ابتلا به بیماری ها و اختلالات روانی: بی خانمانی،‌ بی هویتی و هزاران هزار مشكل دیگری كه پس از فرار برای دختران حاصل می شود عامل بروز بسیاری از مشكلات روحی و روانی در آنها شده و گاه حتی آنها را تا مرحله خودكشی نیز پیش می برد.

فرار دختر از خانه پدری و ازدواج وی با فرد مورد نظرش گاه مهمترین ابزار برای سرزنش و ملامت وی از سوی پسر و خانواده وی محسوب می شود. نبود حمایت خانوادگی نیز این ملامت ها را چند برابر می كند.

- خطر ابتلا به بیماری های عفونی: نگرانی بزرگ دیگر در مورد  افراد فراری افزایش خطر ابتلای آنها به بیماری های عفونی چون ایدز و هپاتیت به دلیل استفاده زیاد از مواد مخدر تزریقی و رفتارهای پر خطر جنسی است.

- و ...

حال ممكن است عده ای بگویند همه كه به این مشكلات برخورد نمی كنند. برخی نیز پس از فرار با یكدیگر ازدواج می كنند. ما نیز این حالت را قبول داریم ولی معتقدیم كه در این حالت نیز افراد به خوشبختی كه برای رسیدن به آن لحظه شماری می كردند نخواهند رسید، زیرا:

- معمولاً خانواده ها از ترس آبرویشان با ازدواج فرزندان فراری شان موافقت می كنند ولی در بسیاری از موارد این افراد پس از ازدواج  از خانواده ها طرد شده و حمایت آنها را برای همیشه از دست می دهند.

- در حالتی كه دختر و پسر برای تشكیل زندگی مشتركشان حمایت والدین و خانواده هایشان را نداشته باشند در زندگی مشتركشان بیشتر دچار مشكل شده و آسیب پذیرترند.

- فرار دختر از خانه پدری و ازدواج وی با فرد مورد نظرش گاه مهمترین ابزار برای سرزنش و ملامت وی از سوی پسر و خانواده وی محسوب می شود. نبود حمایت خانوادگی نیز این ملامت ها را چند برابر می كند.

-  و...

منبع: تبیان 
زن فارس بازدید : 423 چهارشنبه 01 شهریور 1391 نظرات (0)

مریخ‌نورد کیوریاسیتی در مرحله‌ای دیگر از آزمایش‌های آماده‌سازی بر مریخ، لیزر پرقدرت و دوربین طیف‌نگار شیمیایی خود را به کار انداخت و با شلیک پرتوهای لیزر ۱مگاواتی به سنگ کورونیشن، آن را کباب کرد!

لیزر پرقدرت کیوریاسیتی که انرژی خود را از راکتور رادیواکتیو این مریخ‌نورد تامین می‎کند، در روز ۱۹ آگوست/۲۹ خرداد با شلیک ۳۰ تپ لیزری، هرکدام به قدرت ۱ مگاوات و عمر ۵میلیاردیم ثانیه، حفره‌ای کوچک در سنگ کورونیشن ایجاد کرد. انرژی این لیزر، پلاسمایی از مواد یونیزه را بر فراز سنگ ایجاد کرد و دوربین ChemCam با استفاده از سه طیف‌نگار خود توانست طیف حاصل از هر ۳۰ شلیک لیزر به سنگ را ثبت و به زمین ارسال کند.

این طیف‌نگارها می‎توانند ۶۱۴۴ خط طیفی را در محدوده فرابنفش، مرئی و فروسرخ آشکار کنند و با تحلیل این آثار طیفی می‎توان به ترکیب شیمیایی سنگ پی برد. ساخت این ابزار ۸ سال به طول انجامید و به گفته متخصصان ناسا، نتایج ارسالی و بخصوص نسبت سیگنال به نویز بهتر از آزمایش‌های زمینی است.

زن فارس بازدید : 383 سه شنبه 31 مرداد 1391 نظرات (0)

عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان از افزایش آمار ازدواج و طلاق در میان کودکان 10 تا 18 سال طی چند سال اخیر در کشور خبر داد و گفت: براساس آمار ثبت احوال در سال 89، 42 هزار ازدواج کودکان 10 تا 14 سال به ثبت رسیده است.


فرشید یزدانی در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان این مطلب افزود: براساس آمارهای سازمان ثبت احوال طی چند سال اخیر آمار مربوط به ازدواج کودکان 10 تا 15 سال در کشور بیشتر شده است و به تبع آن طلاق و جدایی نیز در میان کودکان افزایش داشته است.

وی با اشاره به اینکه از سال 84 تا 89 حدود 45 درصد ازدواج و طلاق درمیان کودکان افزایش یافته است، گفت: آمار سال 89 نشان می دهد که 37 هزار کودک 10 تا 18 سال مطلقه و بیوه درکشور وجود دارد. 

عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان مهمترین دلیل ازدواج کودکان 10 تا 15 سال را فقر اقتصادی عنوان و تاکید کرد: فقر مادی خانواده ها منجر به ازدواج کودکان می شود و البته فقر فرهنگی نیز در این خصوص بی تاثیر نیست. 

به گفته یزدانی ، تعداد ازدواجهای کودکان به دلیل رسم و رسومات سنتی در مناطق روستایی بیشتر از نقاط شهری است اما براساس آمارها با توجه به مهاجرت روستاییان به شهرها آمار ازدواج کودکان در نقاط شهری 55 درصد و در روستاها 45 درصد است. 

وی با اشاره به اینکه  آخرین سرشماری انجام شده در سال 89، نشان می دهد که 342 هزار کودک زیر 18 سال در کشور ازدواج کرده اند، گفت: همچنین تعداد ازدواج کودکان 10 تا 14 سال نیز 42 هزار واقعه بوده است. 

این فعال حقوق کودک از افزایش ازدواج کودکان زیر 10 سال نیز خبر داد و گفت: در سال 89  تعداد ازدواجهای کودکان زیر 10 سال 716 مورد بوده که نسبت به سه سال قبل آن حدود دو برابر آمار این ازدواجها در کشور افزایش یافته است. 

وی همچنین به آمارهای سال 86 تا 89 نیز اشاره کرد و گفت: براساس این آمارهای در هر سال 800 کودک دختر 10 تا 14 سال و 15 هزار کودک دختر  15 تا 19 سال در کشور طلاق گرفته اند.

منبع: خبرگزاری مهر
زن فارس بازدید : 432 سه شنبه 24 مرداد 1391 نظرات (0)

منظور از بنیه جسمانی فقط قوت جنسی نیست بلکه شامل ضعف و قوت عمومی بدن هم می شود. جوانی که دچار مشکلات جسمانی مهمی همچون بیماریهای گوارشی، قند و چربی زیاد، نقص و عیب عضو، صرع، چاقی مفرط و از این دست می باشد هرچند توانایی جنسی داشته باشد اما برای ازدواج یا باید به معالجه پرداخته، یا ضعف جسمانی خود را با شریک زندگی خود در میان بگذارد. از آنجا که در مورد این بنیه آگاهی لازم وجود دارد خیلی به آن نمی پردازیم.

 
عقل معاش

در مورد بنیه دوم که عقل معاش است نیز باید گفت منظور از عقل معاش صرفا درآمد بیشتر از نیاز یا مصرف در ماه نیست. اجازه بدهید تا با کمی توضیح به تعریف این بنیه برسیم.

شخصی را فرض بگیرید که توانسته است ماهی یک میلیون تومان درآمد داشته باشد، آیا می توان در مورد بنیه دوم او قضاوت کرد؟ خیر، بلکه اولا باید پرسید آیا شغل و حرفه ای که ایشان دارند مطابق علایق خود بوده و ایشان بطور کامل توانسته است در شغل خود یک متخصص باشد؟
 اگر او یک متخصص باشد در صورت از بین رفتن زمینه شغلی مثلا شرکتی که در آن کار می کرد، می تواند دنبال زمینه های دیگری باشد اما اگر از سر رفاقت وارد آن کار شده و هیچ وقت دنبال تخصص نبوده دیگر اینطور نخواهد بود. دقت داشته باشید که در همه کارها می توان متخصص بود و بنده اصلا منظورم خود آن کار نیست، یک نفر در لوله کشی ساختمان متخصص است و نفر دیگر در جراحی و پزشکی، منظور من دقیقا حرفه ای شدن شخص است و الا آمار پزشکان بیکار در جامعه ما کم نیست.

 پس اولین شاخصه کسی که به عقل معاش دست یافته حرفه ای شدن در شغل خود است یا تلاش برای حرفه ای شدن در او دیده می شود. البته کسی که برای ازدواج اقدام می کند قاعدتا در اول مسیر است و نباید انتظار درآمدهای بالا از او داشت بلکه همین تلاش او برای کسب مدارج عالی در کار و شغلش نشان از عقل معاش اوست.

دومین شاخصه عقل معاش در چگونگی مصرف است. اینکه شخص بتواند بین درآمد و مصرفش توازن ایجاد کند. در زندگی نه تنها دست تنگ نیست بلکه ولخرجی هم نمی کند. با حساب خرج می کند و از قیمتها خبر دارد. به راحتی فریب نمی خورد و در داد وستد اهل چانه زنی است. حال با این توضیح عقل معاش یعنی توانایی کسب درآمد و مصرف معقولانه. مردی که بتواند درآمد و خرجش را مطابق هم کند و در مصرف خود اسراف، ولخرجی و دست تنگی نداشته و و اعتدال را رعایت کند. عقل معاش همان چیزی است که امام باقر علیه السلام در روایتی با عنوان تقدیر معیشت نام برده و آنرا جزء کمال انسان معرفی می کند.

امام باقر علیه السلام میفرماید: «الْکَمَالُ کُلُّ الْکَمَالِ التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ وَ الصَّبْرُ عَلَی النَّائِبَةِ وَ تَقْدِیرُ الْمَعِیشَة»(الکافی، ج‏1 ص32) (کمال انسان و نهایت کمالش دانشمند شدن در دین و صبر در بلا و اقتصاد در زندگی است.) اقتصاد یعنی رعایت توازن در درآمد و مصرف که از سوی مرد خانواده صورت می گیرد و البته زن هم در خانواده باید به فکر نگهداری از مال شوهر بوده و در مخارج مراقب فشار برروی مرد باشد و این در حقیقت عقل معاش زن خواهد بود.
البته در دنیای امروز با مسئله جدیدی مواجهیم و آن اشتغال زنان و درآمدهای کسب شده بوسیله خود ایشان است. آنچه که در خرج و مصرف خانواده معلوم است از ناحیه شوهر تامین می شود و البته زنان می توانند خرج اضافی مازاد بر نیاز خانواده را از درآمد خود داشته باشند که توصیه می شود در این مورد با شوهر خویش مشورت داشته باشد. این مطلب در قسمتهای بعدی که مربوط به رفتار در خانواده است بیشتر توضیح داده می شود.

عقل اجتماعی

بنیه سوم، عقل اجتماعی است. در زندگی خود گاها با افرادی برخورد کردید که نمی توانند براحتی با دیگران ارتباط برقرار کنند، هنوز از سرگرمی های مخصوص کودکان بهره می برند، تا مورد سوال واقع نشوند لب به سخن نمی گشایند، معمولا در گوشه و کنار مجالس نشسته و از توجه جمع دوری می کنند، اگر ظلمی در حق ایشان شود نمی توانند حقوق خود را بازستانند و کمتر تمایلی به چانه زنی در خریدهای خود دارند.

 افرادی که دارای این شاخص ها هستند از عقل اجتماعی بهره ای نبرده اند که البته نمی توانند مشکلات و سختیهای زندگی را تحمل کرده و راهبردهای مهمی در تصمیم گیریهای خود داشته باشند. شاید ویژگی دوم کمال هر شخص در روایت امام باقر علیه السلام « الصَّبْرُ عَلَی النَّائِبَةِ» از ثمرات همین عقل اجتماعی باشد.

برای پسر یا دختری که تصمیم به ازدواج دارد تفکر کردن در مورد داشتن چنین بنیه ای بشدت توصیه می شود. اگر یک جوان سرگرمی های دوره کودکی و نوجوانی اش را ترک کرده و با آنها لذت نمی برد، اگر براحتی می تواند با دیگران ارتباط برقرار کند و به هیچ وجه ظلم را چه درحق خود و چه در حق دیگران تحمل نمی کند، نقش خود را در زندگی دنیا یافته و برای سعادت و خوشبختی خود برنامه ریزی کرده است، در تصمیم گیریهای زندگی با تعقل و مشورت گام برمی دارد می تواند در برخورداری از این بنیه تا هفتاد در صد مطمئن باشد.

برای اطمینان کامل نیز می تواند به نظرات نزدیکان خود مراجعه کند، مادر و پدری که سادگی و ناپختگی دوران نوجوانی را در جوان خود مشاهده نمی کنند لازم است از این رشد او اظهار رضایت کرده و هر از چند گاهی در جلوی فامیل و دوستان به شوخی مسئله ازدواجش را مطرح کنند. به عبارت دیگر برای درک عقل اجتماعی به این شاخصها توجه می کنیم: سرگرمی ها، ارتباط با دیگران، استیفای حق، برنامه ریزی برای آینده، قوت در تصمیم گیری ها.

با توجه به این سه بنیه می توانیم به مسائل دیگری هم که در ازدواج شرط می دانیم توجه کنیم همچون: سن، میزان تحصیلات، شغل، برخورداری از امکانات مادی که البته در بحثهای آینده این شرایط را با همین سه بنیه توضیح داده که با این توضیحات شرایط ازدواج و دغدغه های طرفین در انتخاب عروس یا داماد بسیاری از معیارهای ما تفاوت خواهد کرد.
 
منبع : سایت خبری تحلیلی فرهنگ انقلاب اسلامی
زن فارس بازدید : 503 سه شنبه 24 مرداد 1391 نظرات (0)

خانم فخرالتاج ملکه دربار همایونی این روزها بسیار پرمشغله است و بعد از سه سال بازی در مجموعه «قهوه تلخ» نه تنها به استراحت فکر نمی کند بلکه این شب ها مشغول بازی در نمایش «33 درصد نیل سایمون» است و روزها هم به تمرین نمایش «بازرس هاند واقعی» به کارگردانی برادرش بورژین عبدالرزاقی می پردازد. الیکا عبدالرزاقی از بازیگران خوش اخلاق و دوست داشتنی تئاتر است که پس از سال ها تلاش و تجربه امروز به یکی از چهره های مطرح تبدیل شده است. قرار بود 18 مرداد روز تولدش، با او صحبت کنیم اما میسر نشد. اگرچه این بازیگر فعلا قصد ندارد اخبار داغ زندگی شخصی اش را رسانه ای کند اما ما همینقدر به طرفدارانش می گوییم که برای اولین بار خبر ازدواجش را به تماشا گفته است. با او از تئاتر، قهوه تلخ و زندگی شخصی اش حرف زدیم. حرف های خواندنی زیادی دارد. حالا دیگر قهوه تلخ تمام شده یا به قول الیکا به ته فنجان رسیده است.



چطور با مهران مدیری آشنا شدید؟

- سال ها پیش تئاتری روی صحنه داشتم در تئاتر شهر که بازیگران تیم مدیری آنجا بودند. من نقشم کمدی بود کار مرا دیدند و خوششان آمد. اتفاقا همان سال در جشن دنیای تصویر به عنوان چهره های تازه معرفی شده بودم. بعد از این آشنایی راستش من خیلی مایل به کار طنز نبودم چون کلا مسیر دیگری برای خودم در نظر گرفته بودم و از اینکه در کار کمدی کلیشه شوم اصلا راضی نبودم ولی الان خودم یکی از اعضای گروهم. کامل «باغ مظفر» را کار کردم به ترتیب بعد از آن در همه کارهایش حضور داشتم به جز مرد دو هزار چهره.


تجربه بازی برای سریال شبکه نمایش خانگی را دوست داشتید؟

- اواسط تمرین زمانی که قرار شد کار ما از شبکه نمایش خانگی پخش شود من خیلی دلم گرفت که چرا کار به این خوبی نباید از تلویزیون پخش شود. آن زمان تصور می کردم پخش از تلویزیون تاثیر بسزایی در روند کاری من و پیشنهادهای بازیگری و حتی شناخته شدن من دارد ولی الان نظرم 180 درجه عوض شد چون حالا تمام مردم ایران با «قهوه تلخ» مرا می شناسند و اتفاقا شبکه نمایش به شناخته شدنم کمک بیشتری کرد. این برایم خیلی جالب توجه بود که نام «قهوه تلخ» آنقدر همه جا پیچید و حتی مردمی که سریال را مرتب هم دنبال نمی کردند، برای حس کنجکاوی شان هم که شده پیگیر چند قسمت از این مجموعه بودهاند. خوبی پخش از شبکه نمایش این است که وقت مردم دست خودشان است. یادم می آید وقتی «پاورچین» پخش می شد من همیشه سر کار بودم و هیچ وقت هیچ قسمتی از این سریال را ندیدم. همه اینها دست به دست هم داد تا «قهوه تلخ» نه تنها مهجور نشد بلکه بیشتر از حد انتظار من بین مردم جا باز کرد و این یک اتفاق خوب برای کار من بود.


همین باعث شد در یک مجموعه دیگر شبکه نمایش حاضر شوید؟

- نه. چون این روند در «ساخت ایران» برایم دنباله دار نبود زیرا نقش آنچنانی در این مجموعه نداشتم. یعنی اول قرار بود یکی از نقش های اصلی را بازی کنم اما رفته رفته روند تغییر کرد و کار شکل دیگری به خود گرفت اما آنچه بعدا مسلم شد، «قهوه تلخ» نسبت به سایر کارهای شبکه نمایش خانگی محبوب تر شد و برد بیشتری بین مردم داشت. این اثر برای من از آنجا مشهود شده که مثلا اگر در صفحه های مجازی پیج نمایش «33 درصد نیل سایمون» را انتخاب می کنم پیغام هایی می آید که نشان می دهد اسمم آنقدر شناخته شده که به این بهانه افراد دیگری هم سراغ این صفحه می روند. الان دیگر شبکه خانگی را به تلویزیون هم ترجیح می دهم. اگر اتفاق حاشیه ای نیفتد و آزار و اذیتی در کار نباشد، شبکه نمایش قطعا پیشرفت خواهد کرد. در واقع در کنار تلویزیون، سینما و تئاتر شبکه نمایش خانگی گزینه ای است که به حق انتخاب بیشتر مردم کمک می کند.


نام مهران مدیری چقدر در موفقیت کارتان موثر بود؟

- قطعا خیلی موثر بوده اما من بیشتر فکر می کنم کار موفق به جذب مخاطب کمک می کند نه نام موفق. مدیری اگر این مجموعه را خیلی ضعیف هدایت می کرد، مردم بعد از دو قسمت، دیگر کار را نمی خریدند. از طرفی هم بلندی نام او به خاطر کیفیت تیم خوب اوست که مدیری در این مورد هم واقعا زحمت کشید و من تیم این آدم را تحسین می کنم نه فقط شخص مدیری را.

«قهوه تلخ» برای شما یک شانس بود؟

- شانس دیگر کلمه مناسبی برای من نیست شاید خیلی ها مرا بازیگر «قهوه تلخ» می دانند. در واقع من با این سریال مشهور شدم ولی کارم را از سال 76 شروع کردم. شاید حافظه مردم این گذشته را به یاد ندارد و همین باعث شده مردم فکر کنند من تازه بازیگر شده ام اما آنچه برای خودم معلوم است اینکه همین گذشته باعث شد امروز توانایی ام را ثابت کنم. شانس شاید وقتی برای من مناسب بود که من سال 76 جایزه بهترین بازیگر زن تصویر سال را می گرفتم.


برویم سراغ کاری که الان مشغولش هستید، یعنی تئاتر «33 درصد نیل سایمون»

- بازی در «33 درصد نیل سایمون» از اتفاقات خوب تئاتری ام بود. این نمایش در رابطه با روابط کلی و پیچیده بین زن و مرد است که سعی دارد با نشان دادن دو گونه متفاوت زون و شوهری نقطه ابهاماتی که در اغلب زندگی های مشترک وجود دارد، روی صحنه نشان دهد و من نقش دوم زن نمایش هستم. خیلی ها معتقدند این کار فمینیستی و زن محور است در حالی که وقتی به خودمان رجوع کنیم می بینیم ما زن ها وقتی در چنین شرایطی قرار می گیریم اغلب عکس العمل مان همین است. خیلی ها این صحنه ها را در زندگی شان دیده اند.

شما از شاگردان استاد سمندریان بودید؟

- بله، من از سال 76 و برادرم از سال 83. ما از شاگردان ایشان بودیم و به نظرم دوره ما از دوران طلایی کلاس های ایشان بود.بعد از فوت ایشان خیلی ها داعیه شاگردی ایشان را داشته اند که متاسفانه درست نبود.

 من احساس می کنم آنقدرها هم ناخوشایند نیست. در نسل های گذشته هم قطعا افرادی بودند که نوشین را حتی از نزدیک هم ندیده و آربی آوانسیان را هم فقط نامش را شنیده اند اما پای صحبت شان که می نشینی آنقدر خاطره تعریف می کنند که شنونده را حسرت به دل می کنند. گارد گرفتن نسبت به این ماجرا، کوچک کردن شخصیت استاد است چون این مسئله چیزی را ثابت نمی کند و تنها می تواند افتخاری برای آن مدعی باشد.


خودتان ترجیح می دهید بیشتر در چه قالب هایی بازی داشته باشید؟

- هنوزآنقدرخودم را محک نزده ام که ببینم در چه ژانری موفق هستم. پرویز پرستویی از آن دسته آدم هایی است که وقتی نقشی کمدی در فیلم هنرمند بازی می کند کسی انتظار ندارد در آژانس شیشه ای آنطور ظاهر شود اما چون پرویز پرستویی بود این مسئله پذیرفته شد که می توان رویش حساب کرد. در واقع کارگردان به او اعتماد کرد. من هنوز برای رسیدن به این مرحله خیلی زمان لازم دارم. یا مثلا فتحعلی اویسی همیشه بایگر نقش های اکشن منفی بود و همه او را به عنوان یک کاراکتر خشن و سخت می شناختند اما توانست در نقش اول مجموعه کمدی به عالی ترین شکل ممکن حضور داشته باشد و همه را با قابلیت هایش متعجب کند. من چنین آدم هایی را تحسین می کنم. از طرفی هم کم هستند کارگردانانی که بتوانند چنین اشخاصی را شناسایی و به آنها اعتماد کنند و این قدرت را داشته باشند که بازیگر را از کلیشه خارج کنند.

کارگردانی که دوست دارید برایش بازی کنید، کیست؟

- بهمن فرمان آرا. همه کارهایش را دوست دارم.

بازی کدام بازیگر را بیشتر دوست دارید؟

هر فیلمی را که بدانم آل پاچینو در آن بازی می کند، حتما می بینم ولی خیلی تک بعدی نیستم. گاهی بازی بازیگران را در برخی فیلم هایشان دوست دارم. مثل کالین فرث در «سخنرانی پادشاه». البته بازیگران انگلیسی با لهجه انگلیسی را هم همیشه تحسین می کنم.

کمی به عقب برگردیم چطور شد که بازیگر شدید؟

- در نوجوانی تفریحاتم مختلف بود. من عاشق شعر خواندن بودم و برای صدایم همیشه اعتماد به نفس داشتم. در مدرسه سر صف سرود می خواندم و دوست داشتم با صدای بلند اشعار فروغ و مشیری را برای همه بخوانم اما کلاس بازیگری پیشنهاد مادرم بود. او بازیگری را دوست داشت. وقتی نام کلاس سمندریان را در روزنامه ها می دیدم مادرم می گفت من از این آدم نمایش های خوبی دیده ام بد نیست کلاس هایش را امتحان کنی. روز اول تفننی رفتم گفتند تا زمانی که کلاس ها شروع شود باید چندت نمایشنامه بخوانی. من هم هر چه می توانستم بار اطلاعاتم را بالا بردم. وقتی به استاد گفتم این نمایشنامه ها را خوانده ام باورش نمی شد و گفت باید تا فردا خلاصه همه آنها را برایم بنویسی. خوشبختانه توانستم از این امتحان سربلند بیرون بیایم.

انگار حسابی مشغول کار هستید. زندگی شخصی چطور؟ به ازدواج فکر نمی کنید؟


 خبرهایی در راه است.

باید منتظر خبر ازدواج باشیم؟

 (می خندد) بله.

پس شنیده های ما مبنی بر ازدواج شما با امین زندگانی درست است؟

 (می خندد) بله.

قهوه تلخ و قلب یخی دو مجموعه موفقی بودند که نیمه راه دچار بحران شدند. قهوه تلخ خودش را نجات داد و قلب یخی کلا مسیرش تغییر کرد. فکر می کنید چه اتفاقی باعث شد مجموعه شما از هم نپاشد؟

- این اتحاد یک اتحاد تیمی بود. من برای گروه قلب یخی نمی توانم نام تیم را به کار ببرم چون آنها بیست سال با هم کار نکرده اند و امروز و دیروز به هم نرسیده اند به همین خاطر سابقه ای از قبل کنار هم نداشتند که بخواهد روی کارشان اثر مستقیم بگذارد. «قهوه تلخی»ها با هم سال هاست که تعامل دارند و واقعا مثال دیگری کنار اینها وجود ندارد. حالا اگر حواشی و مسائلی پیش آید قاعدتا این تیم جور دیگری رفعش می کنند البته چه بهتر که در این بین دولتمردان هم حمایت کنند تا این کارآفرینی که از طریق شبکه نمایش برای صدها نفر در سراسر کشور پیش آمده و عوامل کار در سریال ها، موسسات پخش در شبکه نمایش و سوپرمارکت ها و کلوب هایی که از این طریق درآمد کسب می کنند به نان بری تبدیل نشود.

منبع:تماشا
زن فارس بازدید : 515 یکشنبه 22 مرداد 1391 نظرات (0)

يك زوج آمريكايي طرفدار علوم‌فضايي مراسم ازدواج خود را در مركز فضايي «كندي» در فلوريدا و در وضعيت بي‌وزني برگزار كردند.


«فولمر» و «فينگان» در سال 2009 ميلادي در اقدامي غيرمعمول مراسم ازدواج خود را متفاوت از ديگر مراسم‌هاي ازدواج و در بي‌وزني كامل برگزار كردند.


اين زوج براي اين تجربه عجيب 90 دقيقه فرصت داشتند و مقدار 20 هزار دلار هزينه كرده بودند. حلقه ازدواج اين زوج نيز از شهاب سنگي كه در حدود 30 هزار سال پيش با زمين برخورد كرده بود، ساخته شده است.

اين زوج پس از برگزاري مراسم عروسي‌شان گفتند: آرزوي ما اين بود كه در وضعيت بي‌وزني و در فضايي مشابه با شرايط فضا مراسم‌مان را برگزار كنيم.  

خبرگزاری ایسنا
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 9784
  • کل نظرات : 373
  • افراد آنلاین : 149
  • تعداد اعضا : 219
  • آی پی امروز : 208
  • آی پی دیروز : 71
  • بازدید امروز : 303
  • باردید دیروز : 136
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,901
  • بازدید ماه : 4,985
  • بازدید سال : 49,134
  • بازدید کلی : 15,354,481