سال
ها طول کشید تا تفاوت هدیه و کادو را متوجه شوم.تا مدتی پیش همیشه فکر می
کردم این دو واژه به یک معناست ،اما حالا خیلی خوب تفاوت بین این دو واژه
را فهمیدم.
,سال
ها طول کشید تا تفاوت هدیه و کادو را متوجه شوم.تا مدتی پیش همیشه فکر می
کردم این دو واژه به یک معناست ،اما حالا خیلی خوب تفاوت بین این دو واژه
را فهمیدم.
از
کودکی در محیطی بزرگ شده بودم که بیشتر مواقع مناسبت های خاص همراه با
هدیه دادن بود،از همه ی مناسبت ها بگذریم پدرم عاشق هدیه خریدن بود،و همیشه
زمان زیادی را برای پیدا کردن هدیه ی مناسب مادرم صرف می کرد.همه ما به
این هدیه ها و تنوع آن عادت کرده بودیم و آن را مظهر عشق یک مرد نسبت به
همسرش می دانستیم.
وقتی من ازدواج کردم همسرم مردی بود که زیاد به
این مسأله توجه نمی کرد و معمولأ در مناسبت ها هدیه خاص یا قابل توجهی به
من نمی داد .ایت موضوع برای من اصلأ قابل تحمل نبود .دنیای درونم با آشفتگی
همراه شده بود .اگرچه همسرم کاملأ به این موضوع بی توجه نبود اما نحوه ی
هدیه دادن او با پدر تفاوت زیادی داشت.
برخی مواقع وقتی به خانه بر
می گشت در داخل کیف خود چیزی داشت که وقتی آن را دیده بود به یاد من افتاده
،و خریده بود.مثلأ گاهی کنار دریا می رفت و صدف یا گوش ماهی پیدا می کرد
آن را به یاد من برمی داشت یا هدیه ی اولین عیدی که با هم بودیم یکدست
چاقوی تیز بود علارغم این همه مهربانیش اکثرأ مناسبت ها را نادیده می
انگاشت .
تا جاییکه به طور مستقیم و واضح در سالگرد تولدم از او
خواستم به نشانه ی عشق به من یک جواهر برایم بخرد،اما در کمال ناباوری یک
دستگاه برف روب هدیه گرفتم!
چند ماه بعد برف سختی بارید و همسرم
خانه نبود و من با دستگاه برف روب تمام برف ها را جمع کردم ناگهان به این
فکر افتادم که اگر هدیه ی تولد من جواهر بود ،الآن چه می کردم؟
همان
موقع بود که فهمیدم او در تمام این سال ها به من هدیه می داده و من نیز از
این مسأله غافل بودم .او خود را مطابق دریافت های ذهنی من نشان نداده بود
چون برداشت او از دوست داشتن با من فرق داشت اما تمام این هدایا را با حس
محبت به من داده بود.
من بالاخره تفاوت هدیه و کادو را فهمیدم،کادو
یک شی است اما هدیه مفهومی وسیع تر ،عمیق تر و معنوی تر دارد که باید با
چشم دل دیده شود و شاید در دنیای واقعی به چشم نیاید و قابل لمس هم نباشد.