loading...
مجله خبری زن فارس
زن فارس بازدید : 319 دوشنبه 03 مهر 1391 نظرات (0)

: پرونده زن جوانی که قربانی رابطه‌ای پنهانی شده و در باغ انگور به قتل رسیده‌ بود برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. 


ماموران پلیس سه سال قبل توسط باغبانی در جریان قتل یک زن قرار گرفتند. مرد باغبان به پلیس گفت جسد زن جوانی را حین آبیاری باغ پیدا کرده ‌است و نمی‌داند او کیست و چطور کشته‌ شده ‌است.

 با این گزارش بود که پلیس به باغ انگور رفت و تحقیقات را آغاز کرد. آثار برجای‌مانده روی بدن این زن نشان می‌داد او خفه‌ شده ‌است. مقتول جثه‌ای لاغر داشت و چهره‌اش نشان می‌داد کمتر از 30 سال دارد. با اینکه چند روزی از مرگ زن جوان گذشته و اعضای بدنش در حال متلاشی شدن بود جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت.

 وقتی پرونده‌های مفقودان مورد بررسی قرار گرفت پلیس متوجه شد مشخصات این زن بسیار شبیه دختری به نام سحر است که چند روز قبل مادرش مفقود شدن او را گزارش داده بود. مادر سحر به پلیس گفته ‌بود دخترش در مغازه فروش لوازم آرایشی کار می‌کرد و با کسی هم دشمنی نداشت و تا به حال نشده‌ بود شب را بیرون از خانه سپری کند. 

وقتی مادر سحر برای شناسایی جسد به پزشکی قانونی رفت و جنازه را دید تایید کرد متوفی دخترش است. او گفت: دخترم کار می‌کرد و زحمتکش بود. با کسی کاری نداشت و زندگی آرامی داشت. ما با کسی دشمنی هم نداشتیم. نمی‌دانم چرا این اتفاق افتاده ‌است و به کسی مظنون نیستم. 

با این حال تحقیقات ادامه پیدا کرد. زمانی که ماموران فهرست مکالمات تلفن همراه سحر را مورد بررسی قرار دادند، متوجه شدند او با مردان زیادی رابطه داشت. پلیس چهار مردی را که با سحر رابطه داشتند بازداشت کرد و مورد بازجویی قرار داد. هر چهار نفر آنها اعتراف کردند با سحر رابطه داشتند اما بر بی‌گناهی خود در قتل پافشاری ‌کردند. 

بعد از یک هفته تحقیق سرانجام یکی از چهار متهم لب به اعتراف گشود و گفت: ماه‌ها بود که با سحر رابطه داشتم و هر بار که با هم رابطه برقرار می‌کردیم به او پول می‌دادم. بار آخر با هم دعوا کردیم و من هم او را کشتم. 

این مرد اعتراف کرد با ضربات چاقو سحر را به قتل رسانده و جسدش را در باغ رها کرده ‌است اما نظریه پزشکی قانونی و گزارش تیم تجسس از صحنه قتل چیز دیگری نشان می‌داد. این گزارش‌ها حاکی از آن بود که سحر، با طنابی خفه شده و علت مرگ فشار بر عناصر حیاتی گردن بوده ‌است. با توجه به این یافته‌ها از مرد جوان رفع اتهام شد و پلیس او را آزاد کرد. 

ماموران در ادامه شماره تلفن مرد دیگری به نام آرش را پیدا کردند و متوجه شدند آرش هم در روزهای آخر عمر مقتول 24ساله بارها با او تماس تلفنی داشت. بنابراین آرش به اداره آگاهی احضار شد. این مرد ادعا کرد آنچه در مورد رابطه‌ او با سحر گفته‌اند دروغ است و او اصلا چنین فردی را نمی‌شناسد.

 آرش در توضیح اینکه چطور تماس‌هایی بین او و سحر برقرار شده‌ بود، گفت: «من بچه دارم و شاید فرزندم به طور اتفاقی شماره‌ای گرفته ‌است و من در جریان آن نبودم.» این ادعاها کارآگاهان را قانع نکرد و آنها متن پیام‌های کوتاهی را که توسط آرش برای سحر فرستاده ‌شده ‌بود روی میز گذاشتند و از متهم خواستند در مورد آنها توضیح بدهد. از آنجایی که آرش هیچ پاسخ قانع‌کننده‌ای نداشت مجبور به اعتراف شد. او گفت با سحر رابطه داشت اما برای اینکه همسرش متوجه نشود آن را انکار می‌کرد. 

آرش در توضیح دلیل قتل گفت: از طریق دو دوستم با سحر آشنا شدم. یک شب آنها من را به خانه‌شان دعوت کردند. سحر هم آنجا بود و با هر سه ما رابطه برقرار کرد. چند روز بعد من با سحر تماس گرفتم و از او خواستم در نبود همسرم به خانه ما بیاید. از آن به بعد بود که رابطه ما شروع شد. او هر بار که به خانه ما می‌آمد از من پول می‌گرفت.

 بیشتر اوقات وقتی همسرم در خانه نبود او را می‌آوردم. همیشه من بودم که باید محل ملاقات را مشخص می‌کردم. در این مدت عاشق سحر شدم. یک شب قبل از حادثه در حالی‌که خیلی دلتنگ شده‌ بودم همسرم را به خانه خواهرش فرستادم و از سحر خواستم شب را با من بگذراند. 

صبح که شد سحر از من پول خواست. نداشتم، از او خواستم سر خیابان برود و منتظر بماند تا پول را برایش ببرم. او رفت. چند دقیقه بعد من هم دنبالش رفتم و پیشنهاد دادم یک‌بار دیگر با هم رابطه داشته ‌باشیم. سحر قبول کرد. او را به باغ انگور بردم و آنجا دوباره از من پول خواست اما پولی نداشتم که بدهم. گفتم بگذار دفعه بعد پولت را می‌دهم. عصبانی شد و داد و فریاد کرد. 

متهم ادامه داد: صدای فریادهای سحر تا آن سوی دیوار باغ می‌رفت و ممکن بود هر لحظه مردمی که از کنار دیوار رد می‌شوند صدا را بشنوند به همین دلیل هم او را با طناب خفه کردم و 40‌هزارتومان هم از کیفش برداشتم و فرار کردم. 

بعد از پایان اعترافات متهم و بازسازی صحنه قتل و تطابق گفته‌های متهم با یافته‌های پلیس، کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم به‌زودی پای میز محاکمه می‌رود.  

شرق
زن فارس بازدید : 423 شنبه 21 مرداد 1391 نظرات (0)

خيانت همسر انگيزه‌اي شد تا مرد جوان مصمم شود از زنان انتقام بگيرد. او به عنوان خواستگار دختران جوان را فريب مي‌داد و بعد از برقراري رابطه از آنان اخاذي مي‌كرد. 


شكايت عليه اين متهم كه «رضا» نام دارد روز 17 خرداد در پليس آگاهي مشهد به ثبت رسيد و دختري جوان به نام «مهناز» به كارآگاهان گفت: «چندي قبل به طور اتفاقي با رضا آشنا شدم و او با من طرح دوستي ريخت و با بيان اينكه به من علاقه‌مند شده است پيشنهاد ازدواج را مطرح كرد.

 همين كار باعث شد اعتمادم نسبت به وي جلب شود. او جوان موقري به نظر مي‌رسيد و من نيز در اين مدت به او علاقه پيدا كرده و به ازدواج با او مايل بودم. رابطه ما روز به روز صميمانه‌تر مي‌شد تا اينكه وي مرا به خانه‌اش دعوت و در آنجا با من رابطه برقرار كرد. 

چون قرار بود با هم ازدواج كنيم من مشكلي با اين موضوع نداشتم اما بعد از آن اتفاق رفتار رضا با من تغيير كرد و او چند روز بعد گفت از رابطه‌اش با من فيلمبرداري كرده است و اگر به خواسته‌هايش تن ندهم فيلم را منتشر مي‌كند و آبرويم را مي‌برد. تازه آن زمان بود كه متوجه شدم فريب خورده‌ام.»

مهناز در ادامه اظهاراتش گفت: «من كه آبروي خودم را درخطر مي‌ديدم هيچ راه چاره‌اي جز تسليم شدن در برابر رضا نداشتم و به ناچار به او پنج‌‌ميليون و 500‌هزار تومان باج دادم. رضا همچنين گوشي موبايلم را نيز از من گرفت.

 در حالي‌كه فكر مي‌كردم ماجرا تمام شده است چندي بعد رضا به من تلفن زد و خواسته تازه‌اي را مطرح كرد. او گفت قصد دارد از دختر ديگري خواستگاري كند اما به تنهايي نمي‌تواند اين كار را انجام بدهد و من بايد خودم را به‌عنوان خواهر او معرفي و براي رسيدن به هدفش كمك كنم. 

در حالي‌كه مي‌دانستم چه سرنوشت شومي در انتظار آن دختر است باز هم از روي ناچاري با رضا همكاري و به عنوان خواهر وي از طعمه جديدش خواستگاري كردم اما ديگر نتوانستم اين شرايط را تحمل كنم چون احتمال مي‌دادم او بار ديگر خواسته تازه‌اي را مطرح كند و من همين‌طور مجبور به باج دادن به وي باشم. براي همين تصميم گرفتم عليه او شكايت كنم.»

ماموران بعد از تشكيل پرونده با توجه به اطلاعاتي كه دختر جوان در اختيار آنان قرار داد تلاش خود را براي رديابي رضا آغاز كردند و چند روز پيش او را در منطقه «طرقبه» به دام انداختند و از خانه‌اش گوشي تلفن همراه مهناز را كشف كردند. رضا بعد از انتقال به پليس آگاهي تحت بازجويي قرار گرفت. او به خواستگاري از مهناز و اغفال او اقرار كرد و گفت همين نقشه را در مورد چند دختر ديگر نيز اجرا كرده است. 

رضا در اعترافاتش گفت: «همسرم به من خيانت و با مرد ديگري رابطه برقرار كرد. من زنم را خيلي دوست داشتم و وقتي اين موضوع را فهميدم ضربه روحي بزرگي خوردم. به ناچار از همسرم جدا شدم و بعد از آن تصميم گرفتم از زنان انتقام بگيرم. براي همين با آنها طرح دوستي مي‌ريختم و بعد از فريب دادن طعمه‌هايم با آنها رابطه برقرار و از آنان اخاذي مي‌كردم.»

كارآگاهان تاكنون شماره تلفن 30 دختر جوان را از بين مدارك رضا پيدا كرده‌اند و با توجه به سرنخ‌هاي موجود احتمال مي‌دهند اين افراد قربانيان رضا باشند كه از ترس آبروي خود از طرح شكايت صرف‌نظر كرده‌اند. 

تحقيقات از متهم همچنان ادامه دارد.   
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 9784
  • کل نظرات : 373
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 219
  • آی پی امروز : 59
  • آی پی دیروز : 99
  • بازدید امروز : 75
  • باردید دیروز : 145
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 339
  • بازدید ماه : 1,124
  • بازدید سال : 35,978
  • بازدید کلی : 15,341,325