loading...
مجله خبری زن فارس
زن فارس بازدید : 239 چهارشنبه 05 مهر 1391 نظرات (0)

محققان می‌گویند: اگر می‌خواهید افراد با شما صادق باشند، از آنها درخواست کنید تا اول امضا کنند.


تحقیقات جدید نشان می‌دهد هنگامی که افراد، بالای یک فرم را امضا می‌کنند نسبت به کسانی که در پایین فرم را امضا می‌کنند احتمال بیشتری دارد که فرم را صادقانه پر کنند.

محققان از دانشگاه تورنتو توضیح دادند: این نتایج نشان می‌دهد زمانی که افراد نام خود را در بالای فرم‌ها امضا كرده و دقت و صحت اطلاعات وارد شده را تایید می‌کنند، احساس اخلاقی آنها فعال می‌شود و در نتیجه، تقلب برای آن‌ها دشوار می‌شود.

نینا مزار، استادیار بازاریابی در دانشکده مدیریت راتمن دانشگاه تورنتو گفت: بر اساس تحقیقات قبلی‌مان، می‌دانستیم که یک کد برای محترم شماردن افراد مفید است، اما ما از نتایج این پزوهش که نشان داد چقدر مکان این کد مهم است تعجب کردیم.

برای بررسی این موضوع، نویسندگان این مطالعه بیش از 13هزار فرم بیمه نامه خودرو که شامل 20هزار اتومبیل بود را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. آنها دریافتند مشتریانی که فرم را در بالای صفحه امضا کرده بودند، نزدیک به 2هزار و 500 کیلومتر استفاده بیشتر از خودرو را نسبت به کسانی که فرم را در قسمت پایین امضا کرده بودند، گزارش کردند. گفتنی است این مقدار به اختلاف حداقل 48 دلار در حق بیمه سالانه هر خودرو منجر می‌شود.

محققان معتقدند: امضای یک فرم در بالای صفحه خودآگاهی افراد را تحریک می‌کند و این امر اجتناب از مواجه شدن با رفتار نادرست خود را برای آنها دشوارتر می‌کند.
پژوهشگران اشاره کردند: با این حال، زمان یا مکان امضای افراد در فرم برای کسانی که راستگو هستند بی‌تاثیر است و تفاوتی نمی‌کند.

منبع: ایسنا
زن فارس بازدید : 804 جمعه 31 شهریور 1391 نظرات (0)
حیواناتی که در باغ وحش ها زندگی میکنند به دلیل در اسارت بودن نیاز به توجهات خاصی و عجیبی دارند. مثلا بعضی از این حیوانات گوشتخوار مثل شیر یا ببر پس از خوردن گوشت مقداری علف میخورند که باعث تمیز شدن دندان ها و هضم بهتر غذا میشود ولی در باغ وحش این خانم با یک برس بزرگ که شبیه به یک مسواک غول پیکر است دندان های اسب ابی را مسواک میزند و اسب آبی هم لذت میبرد.





زن فارس بازدید : 336 چهارشنبه 29 شهریور 1391 نظرات (0)

تست بارداری انجام داده‌اید و جواب مثبت بوده است! به شما تبریک می‌گوییم! اگر نمی‌دانید چطور این مسئله را به والدین خود، همسر یا والدین او یا خواهر و برادر‌ها، اطلاع دهید، ما روش‌های خوبی سراغ داریم. این مطلب را بخوانید و کمی ابتکار عمل خرج دهید. 


1. لباس نوزادی بخرید!

برای مطلع کرن همسرتان از این خبر خوب چند لباس نوزادی بخرید و آن را در جایی در دید همسرتان آویزان کنید. حتی می‌توانید لباس‌ها را شسته و از همسرتان بخواهید آن‌ها را از ماشین لباسشویی بیرون آورده و در بالکن پهن کند. 

2. شیرینی بپزید

اگر اهل پختن شیرینی در خانه هستید، می‌توانید بیسکویت‌های کوچک به طرح لباس نوزاد درست کنید و در یک مهمانی که والدین خودتان یا همسرتان یا خواهر و برادر‌ها دعوتند از آن‌ها با این بیسکویت‌ها پذیرایی کنید. به این ترتیب سر صحبت در مورد بچه‌دار شدن باز می‌شود و می‌توانید خبر خوش‌تان را به آن‌ها بگویید. 

3. صندلی اتومبیل مخصوص کودک بخرید

می‌توانید یک صندلی اتومبیل مخصوص کودک بخرید و آن را در اتومبیل پدر آینده نصب کنید! حتی می‌توانید یک عروسک زیبا هم داخل آن بنشانید. این روش بهترین شیوه برای غافلگیر کردن همسرتان است! 

4. جواب تست بارداری‌تان را جلوی چشم بگذارید 

روش دیگر برای مطلع کردن همسر قرار دادن جواب تست بارداری در نقطه‌ای است که دقیقا جلوی چشم او باشد. البته اگر همسرتان دیر متوجه تست شد ناراحت نشوید زیرا مرد‌ها معمولا به جزئیات توجه نمی‌کنند و شاید دیر جواب تست را ببینند. 

5. به همسرتان بگویید دنبال خانه بگردد! 

به همسرتان بگویید که در صورت امکان باید خانه را عوض کنید و نیاز به خانه‌ای با یک اتاق اضافه دارید. البته این موضوع به شرط آن‌ است كه او توان مالی کافی داشته باشد و این حرف شما سبب استرس و اضافه شدن بار سنگین به دوش او نباشد. اگر به اندازه کافی توان مالی ندارید اتفاق شیرینی مثل بچه‌دار شدن را با صحبت در مورد خانه بزرگ‌تر گرفتن تلخ نکنید. قسمتی از اتاق خودتان را می‌توانید به فرزندتان اختصاص دهید تا زمانی که اوضاع بهتر شود. 

6. تخم‌مرغ شانسی بخرید! 

تخم‌مرغ شانسی بخرید و داخل هر یک هدیه کوچک نوزادی به همراه یادداشتی بگذارید و در مهمانی‌ای که برگزار می‌کنید آن را به مهمانان‌تان بدهید. مضمون یادداشت‌ها می‌تواند جملاتی مانند این‌ها باشد «شما ۷ ماه دیگر مادربزرگ می‌شوید!»، « آخر امسال شما خاله می‌شوی!» 

7. از اولین سونوگرافی استفاده کنید

اگر شما ۳ ماهه شده‌اید و هنوز بارداری‌تان را خبر نداده‌اید از تصویر اولین سونوگرافی جنین استفاده کرده و آن را تبدیل به کارت کنید و برای هر یک از اعضای خانواده یک کپی بفرستید. تلفن را نزدیک دست‌تان داشته باشید چون به محض آن‌که کارت‌ها دستشان برسد همه با شما تماس می‌گیرند و تبریک می‌گویند! 

8. هدیه بخرید

اگر قرار است بارداری‌تان را به فرزندان بزرگ‌تر یا والدین و خواهر و برادر‌ها اطلاع دهید می‌تواند یک ساک هدیه تهیه کنید و آن را از وسایل کودک و اسباب‌بازی پر کنید و پشت در اتاق‌شان بگذارید. 

9. نقاشی بکشید! 

اگر فرزند دیگری دارید از او بخواهید نقاشی بکشد و در آن تمام افراد خانواده را به علاوه یک کودک دیگر ترسیم کند. بعد به او بگویید که صاحب خواهر یا برادر خواهد شده است. می‌توانید از او بخواهید این نقاشی را به پدر و مادر خودتان یا همسرتان نشان دهد و موضوع را تعریف کند. 

10. تماس بگیرید

اگر خیلی مشتاقید این خبر را به اطرافیان بدهید تلفن را بردارید و با آن‌ها صحبت کنید. بارداری خبر خوشی است که هر خانم تنها چند مرتبه آن را در زندگی تجربه می‌کند پس دیگران را در خوشحالی‌تان سهیم کنید.

منبع:شهرزاد
زن فارس بازدید : 1906 سه شنبه 28 شهریور 1391 نظرات (0)

استاد محمدعلی کشاورز بازیگر پیشکسوت سینما،‌تئاتر و تلویزیون در گفت‌وگویی با نسل امروز از بازی در مجموعه تلویزیونی "پدر سالار" و فیلم سینمایی "مادر" خاطرات جالبی تعریف کرده است که بخش‌های جالب این مصاحبه را به همراه خاطرات اکرم محمدی، همبازی او در این دو اثر به نقل از برترین‌ها می‌خوانید:



همه این شنیده‌ها من را اذیت می‌کند

من شنیده‌ام یک آقایی در سینما و تلویزیون فعالیت دارد که شغل اصلی‌اش نقش‌فروشی است و از این طریق برای خود منبع درآمد آنچنانی درست کرده؛ همه این شنیده‌ها من را اذیت می‌کند و به فکر فرو می‌برد. آینده بازیگری در این سینما و تلویزیون چه می‌شود؟ یکبار در یک مصاحبه گفتم بهتر است جوان‌ها به دنبال بازیگری نیایند و به فکر یک شغل آبرومندانه باشند. این حرف من به خیلی‌ها برخورد و باعث اعتراضشان شد، اما من هنوز هم به آن اعتقاد دارم، مخصوصا با شنیدن این اخبار جدید!

امروز هم یک چشم با خودم آوردم هرکس صبحانه نخورده بدهم بخورد!

یادم است قرار بود در یک صحنه(پدر سالار) من توی گوش محمود پاک‌نیت بزنم، من هم خیلی طبیعی این کار را کردم (با خنده) و او خیلی دردش آمد و باورش نمی‌شد من در کارم آنقدر جدی باشم. آن روزها هر روز صبح زود همه سر صحنه می‌آمدیم، اما مرحومه نادره خیرآبادی نیم‌ساعت دیرتر از بقیه می‌آمد. یک روز یواشکی از او پرسیدم چرا دیر می‌آیی؟ گفت هیچی، من سر راه یک کله‌پزی پیدا کردم هر روز می‌روم آنجا صبحانه می‌خورم، بعد می‌آیم؛ امروز هم یک چشم با خودم آوردم که هرکس صبحانه نخورده بدهم بخورد!

حتی یک بشقاب سالم هم باقی نگذاشتم

یادم است صحنه‌ای داشتیم که در آن قرار بود همه بچه‌های من و نادره بعد از مدت‌ها قهر و کدورت در منزل ما برای نهار جمع شوند، اما بعد از ساعت‌ها انتظار هیچکدام نیامدند، من هم عصبانی ‌شدم و همه بشقاب‌ها را ‌شکستم و با پا روی خرده‌های شکسته شده آنها با عصبانیت راه رفتم؛ در این سکانس حتی یک بشقاب سالم هم باقی نگذاشتم. بعد از پایان این صحنه به من گفتند بشقاب‌هایی که آنقدر طبیعی شکستی، همه مال آرشیو سازمان بود.
هر پلانی که ضبط می‌شد، همه ما هجوم می‌بردیم پشت مونیتور!

اکرم محمدی با سئوال‌های کشاورز به گذشته‌ها برمی‌گردد و سر صحبتش باز می‌شود: «شما که از گذشته صحبت می‌کنید، من به همان روزهای خوب برمی‌گردم؛ یادش بخیر، چقدر همه چیز خوب بود. ما یک سال تمام برای سریال «پدرسالار» در کنار هم زندگی کردیم. درست مثل یک خانواده، حتی همسایه‌های لوکیشن خانه پدرسالار هم همراهمان بودند و برایمان ترشی و مربا می‌آوردند. هر پلانی که ضبط می‌شد، همه ما هجوم می‌بردیم پشت مونیتور تا آن را ببینیم. آقای خواجویی، کارگردان هم هرچه داد و بیداد می‌کرد، فایده‌ای نداشت. یادم هست که همان موقع آقای کشاورز گوشه‌ای می‌ایستاد و از ما عصبانی می‌شد. از این کار ما بدش می‌آمد و می‌گفت بازیگر نباید مونیتور را ببیند، چون بعد سعی می‌کند کار خودش را اصلاح کند و این باعث می‌شود که فضای بکر خودش را از دست بدهد. آن موقع ما هنوز خام و جوان بودیم و کار خودمان را می‌کردیم، اما بعدها متوجه شدیم که این گفته چقدر درست است.

خوشه انگور بهترین هدیه‌ بود

هیچ‌وقت شهرت و معروف شدن برای من معنا نداشت، از چهره شدن فقط یک خاطره خوب دارم. یادم می‌آید یک روز در خیابان عباس‌آباد در حال پیاده‌روی بودم. آن‌ور خیابان پسری با یک گاری دستی داشت انگور می‌فروخت، تا مرا دید به سمتم دوید و با خوشحالی یک خوشه انگور به من داد و گفت من چیزی ندارم که به شما بدهم، این انگور را از من قبول کنید. چهره شاد آن پسر و آن خوشه انگور بهترین هدیه‌ای بوده که من به خاطر بازیگر بودنم در زندگی‌ام گرفته‌ام.

من و همسرم سال ۱۳۵۲ از هم جدا شدیم

این روزها تنها فرزندم، نلی، ایران است و در هفته چند روز را در کنار من می‌ماند و چند روز را در کنار مادرش. من و همسرم سال ۱۳۵۲ از هم جدا شدیم، بعد از آن هم من دیگر ازدواج نکردم. حاصل آن ازدواج دختر عزیزم، نلی است. نلی در بلژیک زندگی می‌کند و آنجا خیلی موفق است و نقاشی تدریس می‌کند. تابلوها و دیزاین این خانه هم کار اوست.

علی جان، قربونت به من و تو جایزه نمیدن

یادم هست آن روزها علی حاتمی به خانه من آمد و گفت می‌خواهند به فیلم در جشنواره جایزه بدهند، بیا با هم برویم و در جشنواره فیلم را ببینیم که من هم گفتم علی جان، قربونت به من و تو جایزه نمیدن، خودتو خسته نکن، اما او می‌گفت چرا جایزه میدن و بالاخره به زور من را برد تا فیلم را در سینما در زمان جشنواره ببینم. بعد هم یکبار در خانه خودش آن را دیدم؛ یادم می‌آید آخر سر علی به حرف من رسید، وقتی جایزه‌ای در جشنواره نصیبش نشد.
شنیدم یک فیلم ایرانی جایزه اسکار گرفته و دختر علی حاتمی در آن بازی کرده.

کشاورز از محمدی می‌پرسد که هنوز جشنواره‌ای وجود دارد؟ خانه سینما چطور؟ شنیدم یک فیلم ایرانی جایزه اسکار گرفته و دختر علی حاتمی در آن بازی کرده، خیلی خوشحال شدم وقتی این خبر را شنیدم. سئوال‌های محمدعلی کشاورز از حال و هوای سینما همچنان ادامه داشت: «بهرام بیضایی کجاست؟ خیلی وقت است خبری از او نشنیده‌ام. از ناصر تقوایی هم خبر ندارم. شنیده‌ام پرستو گلستانی هم در دانشگاه درس می‌دهد و.....

 شبکه ایران
زن فارس بازدید : 470 سه شنبه 28 شهریور 1391 نظرات (0)
مسلمانان لندن امروز در پاسخ به توهین به رسول الله (ص) بیش از 110.000 جلد ترجمه قرآن و سیره رسولش را در میان غیرمسلمانان لندن توزیع کردند. به نظر می‌رسد امر به معروف و نهی از منکر را نیز از این پس باید از مسلمانان اروپا یاد گرفت.


عصرایران
زن فارس بازدید : 442 چهارشنبه 25 مرداد 1391 نظرات (0)

 
1 – در مقابل همسر خویش ، گرفتاری های روزانه و حوادث تلخ و ناگوار زندگی را با اخم و چهره عبوس مطرح نکنید.

2 – هدیه دادن مهر و محبت را زیاد می کند ؛ به مناسبت های مختلف برای همسر خود هدیه ای هرچند کوچک خریداری و با چهره ای شاد و خندان به او تقدیم کنید.

3 – چنانچه کمبودی در منزل مشاهده می شود ، باکمال محبت و خوشرویی تذکر دهید.

4 – در حضور همسر خود ، به هیچ وجه از زنان دیگر تمجید نکنید و توانایی های آنها را به رخ وی نکشید.

5 – به بستگان همسر خود مانند : پدر و مادر و سایراقوام وی احترام بگذارید و برای دعوت آنان به خانه خود قبل از همسر خود اقدام کنید.

6 – هیچ وقت از معاشرت همسر خود با بستگان صالحش جلوگیری نکنید و در معاشرت و دید و بازدید با بستگان وی پیشقدم باشید.

7 – با بستگان خود نزد همسرتان درگوشی و نجوا نکنید.

8 – هیچ گاه همسر خود را به ویژه نزد بستگانش تحقیر نکنید؛ توهین و بی احترامی به همسر از صفا و صمیمیت در زندگی زناشویی می کاهد.

9 – هیچ گاه خود را برتر از همسر خود معرفی نکنید. سعی کنید " من " و " تو " در زندگی زناشویی نباشد کلمه " ما " زندگی را گرم و لذتبخش می کند.

10 وقتی که همسر شما عصبانی است او را با مهر و محبت آرام کنید.

11 – برای رفتن به مهمانی و گردش سعی کنید همراه فرزندان و همسر خود باشید و پیشنهاد همسر خود را در این مورد به علت کار و خستگی رد نکنید.

12 – امتیازات اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی و ... فامیل خود را در صورتی که باهمسر شما فاصله اجتماعی و طبقاتی دارند مطرح نکنید.

13 – کارهای همسر خود ، هرچند کوچک را تحسین کنید. تمجید و ستایش زن به علت روح لطیف و مهربانی که دارد کلید کامیابی در زندگی زناشویی است.

14 – در قبال همسر خود ، در امور مختلف قدرت نمایی نکنید.

15 – زحمات و هزینه هایی را که برای پذیرایی خویشاوندان همسر خود صرف می کنید ، هیچ گاه بر زبان نیاورید.

16 – همسر خود را در خانه محصور و محدود نکنید و وی را از دستیابی به شادی ها محروم نسازید.

17 – شادی و خنده های خود را در محل کار خود جا نگذارید و فراموش نکنید که همسر شما درخانه هم نیازمند شادی و خنده های شماست.

18 – کمک کردن در انجام کارهای منزل را فراموش نکنید و بدانید همان مقدار که شما در خارج از منزل خسته می شوید ، زن هم درمنزل از کارهای منزل خسته می شود و نیازمند مساعدت و قدردانی است.

vazeh.com
زن فارس بازدید : 448 یکشنبه 22 مرداد 1391 نظرات (0)
 ۸ صبح : تو رخت خواب…..

 9 صبح : یکم وول میخوره یه لنگه از پاشو از زیر پتو میده بیرون کفش های مارک دارش هنوز پاشه از پارتی دیشب اومده زحمت در آوردنشم نکشیده….

۱۰ صبح : مامان در و باز میکنه میبینه پسرش خوابه(الهی مادر فدات شه بچه ام تا صبح خونه دوستش کارای پایان نامه اش رو میدیده گناه داره صداش نکنم یکم دیگه بخوابه!)(اه اه حالم به هم خورد23)

۱۱ صبح : از جا میپره سمت دستشویی………….(اگه نه که باز خوابه)

۱۲ صبح یا ظهر : موبایلشو میبینه ۹۹ تا میس کال ۱۹۹ تا اس ام اس سرش گیج میره سونیا - رزا- سارا-بهناز -نازی-ژیلا- الناز- بیتا و………اقدس و شوکت هم آخریاشن اوه باز زنگ میخوره؟ سایلنت بهترین راه حله! میشه یه ساعت دیگه هم خوابید!

۱ ظهر: مامان اومد دم در باز خوابه؟ پسر گلم بابک جان بیدار شو مادر لنگه ظهر پاشو ضعف می کنیا! خوشگلم مامانت قوربونه ابروهای شمشیریت بره ….بابک جاااااان عللللللللللللی (پتو رو میکشه)….ا…مامان!! بزار بخوابم پاشو دیگه پرتش میکنه

 ۲ ظهر : ماماااااااااااااان …..ناهار(چه لوس...اییییییییییی23)

 ۳ ظهر : مامااااان جورابام کو؟(پسرا همیشه شلختن051435)

 ۴ عصر : مامااااااااااان ….سوییچ؟؟

 ۵ عصر : اولین اتو (مسافرکشی صلواتی پسرا بیشتر برا ثوابش این عمل انسان دوستانه رو انجام میدن)

 ۶ عصر : به دستور مامان میره دنبال آبجی کوچیکه کلاس زبان البته این کار هم فقط از روی علاقه به خواهر انجام میده نه برای دید زنی چشم ها مثل چراغ پلیس میگرده که کسی از قلم نیوفته البته این کار هم برای نظارت وحس انسان دوستی انجام میده و فقط کافیه یک پسر ۱۰ ساله بیاد بیرون از کلاس خواهر پشت کنکوریشو خفه میکنه که ..آره کلاس مختلطه تو هم این همه کلاس حتما باید بیای اینجا! حالا باشه خونه حسابتو میرسم به لیدا بگو بیاد برسونیمش دیر وقته زشته..(داداش آخه اون که خونه اش ۲ساعت با ما فاصله است….امان از این خواهر ها که درد برادراشونو نمی فهمن نمی دونن برادر جون بیچاره کمک و امداد…)

 ۷ عصر : لیدا خانم شما تشنه تون نیست آبجی؟ تو چی؟ با یه آب زرشک چطورین؟
(زود خودش میخوره دوتا هم میاره میده به خواهرش و لیدا جون سریع راه میوفته یه ترمز شدید که لیدا جان نیازمند به دستمال کاغذی بابک آقا هم که نقشه اش گرفت دستمال حاوی شماره موبایل رو تقدیم میکنه ….)با یه عالمه شرمندگی لیدا که خشکش زده ترجیح میده با مانتوش پاک کنه …

 ۸ غروب : دم خونه لیدا و لحظه فراق ….چه زود دیر می شود….!!!

۹ شب : آقا این خانم برسونین به این آدرس با آژانس خواهرو پیچوند…..

۱۰شب : یه مهمونی کوچیک طرفای کامرانیه حیلی خلوت فقط از دور شبیه تظاهرات میمونه…

۲ شب : مادر کجا بودی؟ دلم هزار راه رفت …. چقدر برای پایان نامه ات زحمت میکشی دیگه جون نمونده برات بیا یه لقمه غذا بخور جون بگیری؟ نه مامان خسته ام با لباس تو رختخواب ولو میشه (مادر: الهی مادرت بمیره باز بی غذا خوابید خدا لعنت کنه هر چی دانشگاه بچه های مردم اسیرن برا یه درس هر شب تحقیق!!!)

پارس ناز
زن فارس بازدید : 425 یکشنبه 22 مرداد 1391 نظرات (0)

اوسين بولت با اينكه گفته مي شد تا اندازه اي مجروح و كم روحيه است در فينال دو 100 متر مردان المپيك لندن با زمان 9.63 ثانيه سريع تر از رقباي سرسختش از خط پايان گذشت و عنوان سريع ترين مرد جهان را حفظ كرد.


او يك ستاره بزرگ جهاني است اما اغلب مردم تصوير اشتباهي از او دارند.

سبك  دويدن بولت واقعا غيرمعمول و متفاوت با ستارگان سابق دو سرعت است. مردي با قد 1.96 متر، بالاتنه كشيده و سر راست در هنگام دويدن كه اين وضعيت موجب مشكلاتي جدي در شانه ها و پشتش شده است و تغييراتي را در لگن خاصره اش ايجاد كرده است.

همان طور كه نشريه لكيپ مگ در شماره فوق العاده روز شنبه اش كه اوسين بولت اختصاص داشت ، نوشته است: پاي راست اوسين بولت 1.5 سانتيمتر از پاي چپش كوتاه تر است.

البته اين نوشته موجب خنده بولت "صاعقه" شده و گفته است كه اين مساله در سر پيچ ها اندكي كار را دشوار مي كند اما اين موضوع را تكذيب نكرد.

جام جم آنلاين

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 9784
  • کل نظرات : 373
  • افراد آنلاین : 245
  • تعداد اعضا : 219
  • آی پی امروز : 344
  • آی پی دیروز : 178
  • بازدید امروز : 830
  • باردید دیروز : 224
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,054
  • بازدید ماه : 1,054
  • بازدید سال : 52,874
  • بازدید کلی : 15,358,221